بازگشت

مجمع بن عبدالله العائذي


«مجمع» پسر «عبدالله بن مجمع بن مالك بن اياس بن عبد مناة بن سعد» است. [1] پدر مجمع، يعني «عبدالله» از اصحاب پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم بوده است. [2] اما «مجمع» را از تابعين و


ياران امام علي عليه السلام دانسته اند. [3] «مجمع» و پسرش «عائذ» از اهالي كوفه اند. او هنگامي كه با خبر شد سفير امام «قيس بن مسهر صيداوي» به شهادت رسيده و امام حسين عليه السلام در كربلا در محاصره است، به اتفاق گروهي چند تن از اهالي كوفه چون «عمرو بن خالد صيداوي»، «سعد» غلام او «جناده بن حرث»، و غلام «نافع بن هلال» از كوفه خارج و رهسپار كربلا شد تا اين كه در محلي به نام «عذيب الهجانات» به امام حسين عليه السلام ملحق شد.

گزارش ابومخنف بدين گونه است: هنگامي كه مجمع امام را ملاقات كرد، آن حضرت از وضع مردم آنجا پرسيدند، او در پاسخ گفت: «اشراف كوفه با رشوه هاي كلان خريداري شده اند و هميان هاي آنها پر شده، محبت آنها به آن رشوه ها تمايل يافته، و خيرخواهي آنها به آن سمت، خالص شده، پس ديگر مردم (غير اشراف) دلشان به سوي شماست، ولي فردا شمشيرهايشان به سوي شما آخته است». امام فرمود: «از رسولي كه به سوي شما فرستادم چه خبر؟» مجمع گفت: «منظورتان كيست؟» امام فرمود: «قيس بن مسهر»، مجمع گفت: «بله، او را حصين بن تميم دستگير كرد...». [4] .


پاورقي

[1] الاصابة في تمييز الصحابة، ج 3، ص 94؛ ابصار العين، ص 145.

[2] ابصار العين، ص 145.

[3] مقتل الحسين عليه‏السلام مقرم، ص 294، به نقل از الاصابه، ج 3، ص 94،بخش 3.

[4] فقال عليه‏السلام: «أخبروني خبر الناس وارائکم؟ فقال مجمع بن عبدالله: اما اشراف الناس فقد عظمت رشوتهم، و ملئت غوائرهم، يستمال بذلک ودهم، و تستخلص به نصيحتهم، فهم الب واحد عليک، و اما سائر الناس بعد، فان افئدتهم تهوي اليک، و سيوفهم غدا مشهورة عليک، فقال عليه‏السلام: أخبرني فهل لک علم برسولي اليکم؟ قال: من هو؟ فقال: قيس بن مسهر، قال: نعم، أخذه الحصين بن تميم...». تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص 405.