بازگشت

طلب كمك و هدايت الهي


عده زيادي از ياران امام به شهادت رسيده بودند. راوي مي گويد امام محاسن شريف را گرفت در حالي كه از شدت خشم چهره اش برافروخته شده بود، فرمود: «بر يهود خشم الهي شدت يافت؛ چرا كه براي خدا فرزند تراشيدند و خشم او بر نصاري نيز شدت يافت، چون سه گانه پرست شدند. بر زرتشتيان نيز خشم گرفت چرا كه او را نپرستيدند و به پرستش خورشيد و ماه روي آوردند. غضب خدا بر اين قوم شدت يابد كه بر قتل پسر دختر پيامبرشان متحد شده اند. آري! به خدا سوگند هرگز آنها را به آن چه از من طلب مي كنند اجابت نخواهم كرد، تا اين كه خداوند را با محاسني گلگون از خونم ملاقات كنم». [1] .

ترديدي نيست كه آنها بيعت با ظلم را از امام درخواست داشتند، ولي امام دست رد به سينه يزيد و خلفاي دروغين زد تا مسلمانان بدانند روش اهل بيت عليهم السلام ظلم ستيزي همراه با حفظ عزت نفس است.

سپس امام فرياد برآورد: «آيا پناه دهنده اي هست كه ما را پناه دهد؟ و آيا حمايت كننده اي هست كه دشمن را از حرم رسول الله دور سازد؟» [2] .

در پاسخ اين نداي الهي ناگهان عده اي از لشكر كفر به سمت امام روي آوردند كه به آنها اشاره اي خواهيم داشت.

درسي كه مي توان گرفت: براي دعوت به حق نه تنها عقل و منطق، بلكه گاه تحريك احساسات و عواطف زنده ديگران، كارآمد است. نداي غربت امام در آخرين روز حيات، دل هاي بي رمق پاره اي را كه هنوز از حيات برخوردار بودند چنان تحت تأثير قرار داد كه


اين گروه به ريسمان محكم الهي چنگ زدند و در اردوگاه حسيني براي هميشه بارنهادند. تلاش براي بيداري از جهالت، رسالتي است كه در لحظه لحظه عاشورا در رفتار امام حسين عليه السلام متبلور مي شود؛ اما امام هرگز از ابزار نامناسب و مخالف شرع و عقل استفاده نكرد. شعار معروف «هدف وسيله را توجيه مي كند» غلط روشن و فاحشي است كه امامان معصوم ما از آن بيزار و متنفر بوده اند، البته يكي از ابزارهاي اهل دنيا همين شعار بوده و هست.



پاورقي

[1] اما و الله لا اجيبهم الي شيي مما يريدون حتي القي الله و انا مخضب بدمي» سيد بن طاووس، اللهوف، ص 44.

[2] «ثم صاح: اما من مغيث يغيثنا، اما من ذاب يذب عن حرم رسول الله.» سيد بن طاووس، اللهوف، ص 44.