بازگشت

ام وهب، همسر عبدالله بن عمير


«اووهب» دختر «عبدالله» و همسر «عبدالله بن عمير الكلبي» و مادر «وهب نمريه قاسطيه» است. [1] او وارد معركه جنگ شد، در حالي كه به شوهر خود مي گفت: «پدر و مادرم فداي تو، آري، تو اي مرد در راه پاكان نسل محمد صلي الله عليه و آله و سلم مبارزه كن» [2] عبدالله، - شوهر او - هر چه كرد تا همسرش را به خيمه برگرداند موفق نشد. آن زن پيراهن همسرش را مي كشيد و مي گفت: «اني لن ادعك دون ان الموت معك؛ تو را رها نمي كنم تا


با تو كشته شوم» امام با مشاهده او فرمود: «از خاندان پيامبرتان جزاي خير بينيد، به خيمه برگرد چون بر زنان و بانوان جهاد نيست» پس او به جانب خيمه گاه بازگشت. [3] .

روز عاشورا پس از حمله شمر و يارانش به جانب چپ سپاه امام، «عبدالله بن عمير كلبي» به اسارت گرفته شد و به شهادت رسيد. بعد از شهادت وي ناگهان همسر باوفايش، ام وهب خود را به بالين او رسانيد و در كنار او نشست. خون از صورت او برگرفت و اين گونه مي گفت: «هنيئا لك الجنة، اسأل الله الذي رزقك الجنة ان يصحبني معك؛ [4] بهشت بر تو گوارا باد، از خداوندي كه بهشت را روزي تو گردانيد طلب مي كنم مرا همنشين با تو قرار دهد».


پاورقي

[1] ابصار العين، ص 227.

[2] «فداک ابي و امي، قاتل دون الطيبين ذرية محمد صلي الله عليه و آله».

[3] تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص 430؛ الکامل في التاريخ، ج 2، ص 564؛ اعيان الشيعه، ج 1، ص 603، وقعة الطف، ص 218؛ الارشاد، ج 2، ص 101.

[4] تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص 438.