بازگشت

پدر نصر ابي نيزر


پدر نصر، «ابي نيزر» بوده است. او در نخلستان امام علي عليه السلام و در خدمت او كشاورزي مي كرده است. [1] گويند «ابي نيزر» مردي بلندقد و خوش سيما بود و رنگ او چون اهل حبشه نبود. آري، اگر او را مي ديدي مي پنداشتي كه او مردي عرب است. [2] .

گويند ابي نيزر از فرزندان نجاشي، پادشاه حبشه بوده است. [3] او را در اوان كودكي خدمت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم آوردند. او به اسلام رغبت نشان داد و مسلمان شد. پس از آن تحت تربيت و توجه پيامبر اسلام قرار گرفت. [4] ابي نيزر پس از مسلمان شدن، براي ديدار رسول گرامي اسلام از حبشه به مدينه آمد و در آنجا براي هميشه اقامت گزيد. پس از مرگ نجاشي، مردم حبشه به مدينه آمدند تا تنها بازمانده او - ابي نيزر - را براي نصب پادشاهي به حبشه ببرند، ولي او گفت: «ما كنت لاطلب الملك بعد ان من الله علي بالاسلام؛ [5] يك ساعت در خدمت رسول الله بودن برايم از يك عمر پادشاهي شما و حبشه برتر است». ابي


نيزر در ماجراي حفر چاه و قناتي كه به نام او اختصاص يافت، يعني «عين ابي نيزر» و «بغيبغه»، در خدمت علي عليه السلام بوده است. امام در متن آن وقف نامه از او نام برده اند. متن اولين قناتي كه براي آن وقفنامه نوشته شد، چنين است:

«به نام خداوند بخشنده مهربان. اين، صدقه ي بنده خدا، علي اميرمؤمنان است. او دو چشمه «ابي نيزر» و «بغيبغه» را به فقيران ساكن مدينه و بين راه ماندگان صدقه داده است تا خدا به واسطه ي وقف اين دو چشمه (و قنات) چهره اش را از گرماي آتش روز قيامت حفظ كند. اين دو چشمه فروخته نشود و بخشيده هم نگردد تا خداوند آن را به ارث برد، او بهترين ارث برندگان است. مگر اين كه حسن و حسين محتاج آن دو سرچشمه شوند، در اين صورت آن دو مالك بي قيد و شرط آن دو نهر خواهند بود، و كسي جز آن دو نفر بر آن مالكيتي نخواهد داشت. [6] .


پاورقي

[1] منتهي الآمال، ج 1، ص 657.

[2] ذخيرة االدارين، ص 457.

[3] الکامل في اللغة و الادب، ج 3، ص 207.

[4] الکامل في اللغة و الادب؛ ج 3، ص 207؛ ابصار العين، ص 97.

[5] الحسيني الشيرازي، ذخيرة الدارين، ص 112.

[6] بسم الله الرحمن الرحيم. هذا ما تصدق به عبدالله علي اميرالمؤمنين، تصدق بالضيعتين المعروفتين بعين ابي‏نيزر و البغيبغه علي فقراء اهل المدينة و ابن السبيل، ليقي الله بهما وجهه حر النار يوم القيامه. لا تباعا و لا توهبا حتي يرثهما الله و الله خير الوارثين، الا ان يحتاج اليهما الحسن و الحسين فهما طلق لهما و ليس لاحد غيرهما... (الکامل في اللغة و الادب، ج 3، ص 207-208).