بازگشت

شهادت قيس بن مسهر


در تاريخ آمده وقتي كه «حصين» و «قيس» را دستگير كرد، او را به سوي عبيدالله فرستاد. پس عبيدالله از نامه سراغ گرفت، قيس گفت: «آن را پاره كرده ام». ابن زياد پرسيد: «چرا؟» قيس گفت: «براي اين كه نداني در آن چيست».

ابن زياد گفت: «اگر به من خبر نمي دهي، پس بالاي منبر برو و آن بسيار درغگو پسر كذاب را لعنت كن». منظور او امام حسين عليه السلام بود. پس از آن، قيس بر فراز منبر رفت و گفت: «اي مردم، به درستي كه حسين بن علي بهترين خلق خداست و او پسر فاطمه دختر رسول خداست و من فرستاده او به سوي شما هستم. البته از او در حاجر جدا شده ام، پس او را اجابت كنيد». سپس به عبيدالله بن زياد و پدرش لعنت فرستاد و بر اميرمؤمنان عليه السلام درود فرستاد. پس از آن، ابن زياد دستور داد او را به بالاي دارالاماره بردند و او را از فراز آنجا به زمين پرتاب كنند. اندام مطهر قيس شكسته شد و جان داد. [1] .


پاورقي

[1] تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص 395؛ ابصار العين، ص 112.