بازگشت

آرايش سپاه كوفه


سپاه «عمرسعد» [1] به همراهي چهار نفر از رؤساي كوفه وارد كربلا شده بود. [2] او فرماندهي طرف راست سپاهش را به «عمرو بن حجاج الزبيدي»، طرف چپ را به «شمر


بن ذي الجوشن العامري»، سواره نظام را به «عزرة (عروة) بن قيس الاحمسي»، پياده نظام را به «شبث بن ربعي» و پرچم كفر و نفاق را به دست غلامش «ذويد (دريد)» واگذارده بود. [3] فرمانده تيراندازان او «حصين بن نمير» بوده است. [4] .

درسي كه مي توان گرفت: از حسين و يارانش مي آموزيم، در هر زمان و هر مكان - هر چند اميد چنداني به پيروزي ظاهري نباشد - بايد به انضباط در كار و برنامه ريزي دقيق و مرتب براي نيروهاي موجود، اهتمام ويژه داشت؛ در قرآن كريم آمده: (وعدوا لهم ما استطعتم من قوة) [5] ؛ در مبارزه و جنگ با دشمن تمام نيروي ممكن را به كار گيريد».



پاورقي

[1] عمر پسر سعد پسر ابي‏وقاص، مادر او کنيزکي بيش نبود. ابصار العين، ص 44.

[2] آن چهار نفر عبارت‏اند از: «عبدالله بن زهير بن سليم الازدي» با يک چهارم مدينه و «عبدالرحمن بن ابي‏سبرة حنفي» با يک چهارم «مذحج» و «اسد بن قيس بن اشعث» همراه با يک چهارم «ربيعة» و «کندة» و «حربن يزيد رياحي» به يک چهارم قبيله «تميم» و «همدان». آنها همگي در جنگ با امام حسين عليه‏السلام شرکت داشتند به جز حر رياحي رضي الله عنه. مقتل الحسين مقرم، ص 276.

[3] تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص 422؛ الارشاد، ج 2، صص 96-95؛ مقتل الحسين مقرم، ص 277.

[4] الکامل في التاريخ، ج 2، ص 561.

[5] انفاق، آيه 60.