بازگشت

زباله


زباله منزلي در راه بين مكه و كوفه است. [1] در مسير مكه قرار دارد. اينجا بين «واقصه» و «ثعلبيه» قرار گرفته كه دو بركه در آنجا قرار دارد. [2] كاروان در روز چهارشنبه، بيست و


سوم ذي الحجة الحرام در آنجا بارنهاده اند.

در «زباله» امام از شهادت «عبدالله بن يقطر» باخبر شدند. پس از آن امام در بين جمع حضور يافت و نوشته اي را قرائت فرمود:

«به نام خداوند بخشنده مهربان. اما بعد، خبر فاجعه آميز شهادت مسلم بن عقيل، هاني بن عروه، و عبدالله بن يقطر به ما رسيده است، البته شيعيانمان ما را خوار و ذليل ساخته اند. پس از شما هر كه قصد بازگشت دارد، بدون هيچ منعي بازگردد كه بر گردن او هيچ نيست.» [3] .

بعد از اين سخن امام، مردم دسته دسته از راست و چپ ايشان متفرق شدند. تنها كساني كه از مدينه با آن حضرت همراه شده بودند با گروه كمي از كساني كه بين راه به امام ملحق شده بودند براي ياري امام باقي ماندند. [4] آن شب را امام در آنجا اقامت گزيدند و سحرگاه به ياران امر فرمودند كه هر چه بخواهند آب بنوشند و از آن بردارند. [5] «دينوري» مي گويد: «همراه امام نماندند مگر خواص ايشان»، [6] و در مروج الذهب آمده است: «پانصد نفر سواره و صد نفر پياده، همه همراهان امام بودند، بعد از اين خبر جز عده كمي با امام نمادند.» [7] .


ناگفته نماند كه اين اولين باري است كه امام عليه السلام دم از انصراف مي زند و تنها جايي است كه امام از روي نوشته مطلبي را براي مردم قرائت مي كنند. آيا اين گونه برخورد حضرت گوياي نهايت انزجار از امت نابخرد نيست؟!


پاورقي

[1] معجم البلدان، ج 3، ص 129.

[2] مراصد الاطلاع، ج 2، ص 656.

[3] بسم الله الرحمن الرحيم، اما بعد، فانه قد اتانا خبر فظيع قتل مسلم بن عقيل و هاني بن عروة و عبدالله بن يقطر، و قد خذلنا شيعتنا، فمن احب منکم الانصراف، فلينصرف غير حرج، ليس عليه ذمام». مفيد، ارشاد، ج 2، ص 75.

[4] درباره علت سخن امام، علامه مجلسي مي‏گويد: «چون امام مي‏دانستند که اين افراد او را همراهي کنند به اميد اين که اهل کوفه امام را حمايت و اطاعت کنند، کراهت داشتند که مردم در غفلت بمانند، از اين رو مردم را از وضع آنجا به روشني آگاه کردند تا خود تصميم بگيرند». بحارالانوار، ج 44، ص 374.

[5] الارشاد، ج 2، ص 76.

[6] الاخبار الطوال، ص 347.

[7] مروج الذهب، ج 3، ص 256.