بازگشت

نامگذاري بتها


پاره اي از اين بت ها را «انصاب» مي گفتند. اينها قطعات صاف و بي شكلي بودند كه گاه به چوب، طلا و نقره... ساخته شده بودند و مردم آنها را از حرم بر مي داشتند و براي پرستش به همراه مي بردند. [1] .

اما «اوثان»، سنگ هاي پر نقش و نگاري بودند كه مورد پرستش قرار مي گرفتند كه «(انما اتخذتم من دون الله أوثانا مودة بينكم في الحياة الدنيا) [2] ؛ تنها شما بتها را به عنوان اوثان به غير خداي تعالي به پرستش گرفتند تا كه موجب مودت بين شما در زندگي دنيا شود.» آري، آنان به اشتباه بت ها را موجب محبت و مودت بين خود قرار مي داده اند.

«لات» سنگ سفيدي بود كه آن را مادر خدايان دانسته، مي پنداشتند كه از جنس زن خداست. [3] اين بت را قريش پرستش مي كردند، و معبدش نزديك طائف بود. «منات» ديگر دختر خداي بود، آن را خداي سرنوشت و پروردگار اجل و مرگ مي پنداشتند. معبدش بين مكه و مدينه قرار داشته است.

«عزي» بت ديگر قريش و دختر ديگر خداي و مورد پرستش خاص بود. «هبل» پروردگار رسيدگي به مسافران و كاروانيان بود. در يك كلام، «جزيرة العرب» آكنده از خرافات، الهه ها، بت ها، اصنام و اوثان شده بود [4] و تنها قدرت الهي مي توانست


زنگارهاي چندين و چند ساله را از دل و جان آن بت پرستان خرافه جوي بزدايد.


پاورقي

[1] مائدة، آيه 90.

[2] عنکبوت، آيه 25.

[3] نجم، آيه 21.

[4] فروغ ابديت، ص 44-45.