بازگشت

ياد خدا


ذكر و ياد خدا، چه در دل و چه بر زبان، عامل تقويت روح و زداينده ي يأس و غفلت و غرور است. امام حسين عليه السلام در طول راه، در شب و روز عاشورا، قبل از جنگ و هنگام جنگ در آخرين لحظه هاي حيات، پيوسته به ياد خدا بود و حمد و تسبيح و ذكر خدا را بر لب مي راند. حتي در خطبه هاي حماسي كه براي ياران خويش يا براي بيداري و هشدار خطاب به سپاه دشمن داشت، يكي از محوري ترين موضوع هايي كه مطرح مي كرد خدا، قيامت، بهشت و جهنم و... بود؛ به خصوص در لحظه هاي بحراني و شديد روحي، ياد خدا، قوت قلب و عامل ثبات آن حضرت بود.


آن گاه كه پس از شهادت همه ي ياران و همراهان تنها مانده بود و خيمه هاي اصحاب خويش را خالي مي ديد، واين ذكر را بسيار مي گفت: لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم. [1] .

در خطبه اي كه شب عاشورا براي اصحاب خويش ايراد فرمود به حمد و ثناي الهي، شكر و ستايش و ياد او پرداخت و حمد را در حال شادماني و غمگيني از آن خداوند دانست. حتي در تقدير از اصحاب خويش نفرمود كه شما با وفاييد، بلكه به خداوند عزوجل عرض كرد: اللهم اني لا أعرف أهل بيت أبر و لا أزكي و لا أطهر من أهل بيتي و لا أصحابا هم خير من أصحابي...؛ [2] .

خدايا، من اهل بيتي نيك تر و پاك تر از اهل بيتم نمي شناسم و نيز همراهان و اصحابي بهتر و باوفاتر از اصحاب خويش سراغ ندارم.

نامه هايي كه امام حسين عليه السلام به اهل كوفه و بزرگان شيعه نوشته است، اغلب حاوي ذكر خدا و اوصاف پروردگاري است.

در طول راه با شنيدن خبرهاي ناگوار از داخل كوفه، به ويژه خبر شهادت «مسلم بن عقيل»، باز هم ذكر خدا را مايه ي آرامش خويش قرار مي داد: «انا لله و انا اليه راجعون و الحمد لله رب العالمين. [3] .

امام حسين عليه السلام ياد خدا را مايه ي آرامش همراهان نيز، قرار مي داد. شب عاشورا، وقتي حضرت زينب عليهاالسلام را نگران و پريشان ديد، او را متوجه بقا و جاودانگي خداوند ساخت تا بداند كه جز ذات پروردگار همه رفتني هستند و فرمود: يا أختاه! اتقي الله و تعزي بعزاء الله، و اعلمي أن أهل الأرض يموتون، و أن أهل السماء لا يبقون، أن كل شي ء


هالك الا وجه الله. [4] .

در روز عاشورا، وقتي تير بر قلب آن حضرت عليه السلام نشست و خون جاري شد، سر به آسمان برداشت و با خدا چنين زمزمه كرد:

اللهم، انك تري ما يصنع بولد نبيك؛ [5] .

بارالها! تو شاهدي كه در حق فرزند پيامبرت چه فاجعه اي به وجود آوردند.

در قتلگاه با مناجات عارفانه اش، ذكر خدا را در واپسين دم حيات بر زبان داشت:

صبرا علي قضائك؛ [6] .

در مقابل قضا و قدر تو، شكيبا هستم.


پاورقي

[1] موسوعة کلمات الامام الحسين عليه‏السلام، ص 333.

[2] بحارالأنوار، ج 44، ص 315.

[3] وقعة الطف، ص 176.

[4] بحارالأنوار، ج 45، ص 2.

[5] همان، ج 44، ص 321.

[6] سخنان حسين بن علي عليهماالسلام، ص 325.