بازگشت

ابن الوقتي


در ميان خيل كوفيان، بودند نامرداني كه به اقتضاي منافعشان تغيير چهره مي دادند.اگرسودشان در حمايت از علي (ع) و اهل بيت بود، بدانان گرايش مي يافتند و اگر نفعي در ياري ظالماني چون معاويه مي ديدند، دل در گرو مطامع آنان مي نهادند. اينان به راحتي چرخش مواضع داشتند بدون آنكه اين بوقلمون صفتي و ابن الوقتي را براي خويش ننگي بدانند. شبث بن ربعي، مشتي از اين خروار است. مرد هزار چهره اي كه در آغاز از ياران «سجاح» مدّعي دروغين پيامبري بود و آنگاه اسلام آورد. در محاصره خانه عثمان جزو انقلابيون بود و بعد از آن از اين كار توبه كرد. بعدها در زمره ياران اميرمؤمنان علي (ع) درآمد و به همراه عدي بن حاتم سفير آن حضرت نزد معاويه شد، در صفين با آنكه در ركاب علي (ع) جنگيد، در نهروان جزو خوارج گرديد. در عصر قيام سالار شهيدان، از جمله افرادي بود كه با تمام توان كوشيد تا به عمر سعد سه مطلب را القا كند: امام (ع) (نعوذبالله) كافر حربي است، قتل امام واجب است و قتل امام در ماه حرام اشكال شرعي ندارد. سالار شهيدان او را در عاشورا به نام خطاب كرده و فرمود: مگر شما به من ننوشتيد كه ميوه ها رسيده و اطراف سرسبز شده و اگر بيايي لشكري برايت مهياست. [1] .

نقش او در سپاه عمر سعد در فاجعه كربلا كليدي بود. پس از آن حادثه عظيم، به شكرانه پيروزي يزيد بر امام (ع) در كوفه مسجدي ساخت. سپس او كه اين گونه به امام خيانت كرده بود، به طور غير منتظره اي در حركت توابين و قيام مختار رئيس نيروي انتظامي مختار شد و عجيب تر آن كه در قتل مختار نيز سهيم بود.


پاورقي

[1] همان، ج‏44، ص‏37.