بازگشت

وحشت مردم از اختناق امويان


سياست تهديد و ارعابي كه عبيدالله بن زياد در كوفه به كار انداخت، مي تواند عامل مهمّي در ريزش مردم كوفه از نهضت حسيني باشد. آغاز اين حركت با شهادت ميثم و آنگاه رشيد، مسلم بن عقيل و هاني تداوم يافت. همين ترس حاكم بر مردم سبب شد علي رغم اعتقاد آنان به حقانيت امام و نماينده اش، مسلم را تنها در شهر رها كنند زيرا از حاكم كوفه شنيده بودند كه هر رئيس قبيله اي كه مخالفي را پناه دهد و معرفي نكند، جلوي خانه اش به دار آويخته خواهد شد. [1] و اين سخن فرزند زياد همواره در گوش آنان بود كه من مأمور بر خورد شديد با مخالفانم و با تازيانه و شمشير با آنان برخود مي كنم. [2] .

عبيدالله براي رسيدن به اين هدف از مزدوراني مانند شبث بن ربعي بسيار بهره برد. او به فرمان عبيدالله تلاش بسيار نمود تا با ترساندن مردم كوفه، آنان را از گرد مسلم بپراكند. مقام معظم رهبري درباره تأثير تلاشهاي خائنانه شبث درحادثه عاشورا و تاريخ اسلام مي فرمايد: اگر امثال شبث بن ربعي در يك لحظه حساس از خدا مي ترسيدند، به جاي اين كه از ابن زياد بترسند، تاريخ عوض مي شد. آنها آمدند و مردم را متفرق كردند. كاري كه ابن زياد كرد، يك عده از همين خواص را بين مردم فرستاد كه مردم را بترسانند مادرها و پدرها را، تا بگويند با چه كسي مي جنگيد؟ چرا مي جنگيد؟ برگرديد، پدرتان را درمي آورند. اينها يزيدند، اينها ابن زيادند، اينها بني اميه اند و اين ها پول و شمشير و تازيانه دارند ولي آنها چيزي ندارند. مردم را ترساندند، به مرور همه متفرق شدند. [3] .


پاورقي

[1] سخنان مقام معظم رهبري، تاريخ 75/3/20.

[2] الحياه لاجتماعيه، ص‏250 - تنظيمات الجيش العربي، ص‏98.

[3] نهج‏البلاغه، خطبه 126.