بازگشت

علل و عوامل ريزش ها در قيام عاشورا


كربلا گرچه به ظاهر آوردگاه پيكار حق و باطل، امّا در واقع عرصه ابتلا و آزمون بزرگ انسان ها بود در يك سو، بزرگ مرداني مجاهد كه با امام خويش پيمان خون بستند و در وفاي به اين عهد سربلند شدند و سالارشان اباعبدالله الحسين (ع) در شب عاشورا به زينب كبرا - كه نگران وفاي اصحاب بود - اين گونه اطمينان خاطر داد: و الله لقد نهرتهم و بلوتهم... يستأنسون بالمنيّة دوني استئناس الطفل بلبن امّة؛ [1] .

به خدا سوگوند! من ايشان را آزمايش كردم، بلكه چند بار هم از خود راندم و به اين نتيجه رسيدم كه آنان مرگ در حضور مرا بيشتر دوست دارند و به آن بيشتر از طفل نسبت به شير مادر مأنوسند. و سيد الساجدين (ع) در مراتب آزمايش ياران پدرش مي فرمايد: خود شاهد بودم كه پدرم در شب عاشورا به اصحابش فرمود: اينك شب در آمده و راه گريختن بر شما گشوده شده، پس اين شب را غنيمت شماريد و بگريزيد كه اين گروه جفاكار مرا مي طلبند و با ديگري كاري ندارند. اگر مرا بكشند از پي شما نخواهند آمد. ايشان گفتند: به خدا سوگند! كه اين هرگز نخواهد شد. حضرت فرمود: فردا كشته خواهيد شد و يكي از شما زنده نخواهد ماند. ايشان گفتند: حمد مي كنيم خداوندي را كه ما را مشرف كرده است به اين كرامت كه با تو شهيد شويم. پس ايشان دل بر شهادت گذاشتند و حضرت ايشان را دعا كرد. [2] .

و در سايه چنين ايمان و اعتقادي بود كه امام به يارانش فرمود: سر بالا كنيد و نظر كنيد. چون نظر كردند، درجات و منازل خود را در بهشت ديدند. پس حضرت منزل هر يك را به او نشان داد تا آنكه همه منازل خود را شناختند و حور و قصور و نعمت هاي موفور خود را ديدند و به اين سبب در آن صحرا روبه نيزه و شمشير مي رفتند كه زودتر به منزل خود برسند و به نعيم ابدي متنعم گردند. [3] .

چه مردان بزرگي همچون حبيب و مسلم كه از آغاز با حضرت بودند، يا ديگراني چون حرّ و زهير كه بعدها به امام پيوستند و چه كساني كه با حضور در اين حادثه، بزرگ و جاودان شدند، جملگي رويش هاي نهضت حسيني اند. امّا در سوي ديگر، دون صفتاني كه با ادعاي شيعه گري و پيروي از امام، هرگونه جفايي را بر امام روا مي داشتند، منافقاني كه تا منافع و هوسهاي شيطاني تأمين مي شد وفادار بودند؛ در غير اين صورت اردوگاه دشمن را بر مي گزيدند تا از زخارف دنيا بهره اي گيرند. اينان افرادي بودند كه امام حسين (ع) تا آخرين لحظات از هدايت و دعوت آنها غافل نبود، امّا تنها قلوب مستعد درك پيام امام، قابليت چنين هدايتي داشتند. اين گروه، ريزش هاي حادثه عاشورايند كه به برخي از علل و عوامل ريزشهاي اين عصرمي پردازيم:


پاورقي

[1] همان.

[2] ميزان الحکمه، محمدي ري شهري، ج‏1، ص‏155.

[3] تاريخ طبري، ج‏3، ص‏513.