بازگشت

بانواني كه عزت اهل بيت را پاس داشتند


اگرچه بانواني كه كاروان حسيني را همراهي مي كردند از طبقات مختلف اجتماعي بودند، بانواني ، چون «كبشه » ام سليمان ، كنيزي بود كه همسرش از ياران امام حسن (ع)بود و وقتي به عنوان پيك امام حسن (ع) به سوي اشراف بصره رفت به دستور عبيدالله او را به شهادت رسانيدند. در كربلا به همراه پسرش افتخار همراهي سيدالشهدا (ع) و حضور در ركاب آن حضرت را يافت و پس از شهادت فرزندش به همراه اهل بيت به اسارت به شام رفت و سپس به مدينه بازگشت . و يا ام وهب كه بانويي تازه مسلمان بود... حضور بزرگواراني چون «فضه » كنيز حضرت زهرا (س) به جمع كاروانيان كربلا، معنايي ديگر مي بخشيد. اين جمع به ظاهر ناهمگون و متفاوت در يك خصوصيت اشتراك يافتند كه آن غيرتمندي شان ، در پرتو عزّت اهل بيت : بود. مطابق تواريخ وقتي امام حسين (ع)براي وداع آخر نزديك خيمه ها آمد، بانوان را يك يك به نام صدا كرد و از آنان خداحافظي كرد و فرمود:

«استعدّوا للبلاء... و لاتشكوّا؛

خود را براي بلايا و مصايب آماده كنيد و هرگز شكايت نكنيد كه اجرتان كم مي شود. مصايب بانوان چندان سخت بود كه امام حسين (ع) در وداع آخر خود مي گريست . وقتي حضرت زينب (س) علت را جويا شدند فرمودند: «كيف لاابكي و عمّا قليل تساقون بين العِدي ؛ چگونه نگريم كه مي دانم به زودي شما را به اسارت مي برند.

اگرچه در طول تاريخ كربلا به نام هايي از بانوان بر مي خوريم كه گاه به همراه همسر و فرزند خويش به كربلا آمده و آنها را در راه نهضت حسيني فدا كردند و خم به ابرو نياورده و خود به اسارت رفتند، تا با اهل بيت امام حسين (ع) مواسات كنند، اما به يقين توجه به حوادث پس از شهادت امام حسين (ع) همواره از مميزاتي است كه به وجود بانوان در كاروان حسيني معنا مي دهد. به يقين اين بانوان بودند كه حوادث عاشورا را روايت كردند و سينه به سينه و منزل به منزل در طول سفر كربلا تا شام ياد شهيدان و اهداف آنهارا زنده نگه داشتند. اين بانوان بودند كه با حفظ عزّت اهل بيت (ع) با وجود همه مصايب روز عاشورا و شب و روز يازدهم و پس از آن تا شام كه امام سجاد (ع) نزديك سي و سه سال بر آنها گريست ، خم به ابرو نياوردند و ذره اي عقب نشيني نكردند و با تحمل همه سختي ها و شدايد هر كجا كاروان كربلا پا مي گذاشت ، زمينه قيام و انقلابي را فراهم مي كردند؛

چنان كه حضور آنان در شهر شام ـ مركز خلافت يزيد ـ چنان كار را بر يزيد دشوار كرد كه ناچار شد در مقابل كارهاي زشت خود زبان به عذرخواهي بگشايد و گناه را به گردن ديگران بيندازد و از آن مهم تر آن كه به كاروانيان اجازه دهد درون كاخ او مجلس ماتم حسيني به پا كنند و بر سوگ امام شهيدان بگريند و....

اگر چه در كربلا درس هاي متفاوتي نهفته است و اين حضور بانوان در آن مرحله حسّاس ِ تاريخ ، بيانگر نقش حساس آنان در اجتماع مي تواند باشد، اما به يقين درس ديگري كه از اين داستان مي توان آموخت آن است كه كربلا صحنه نمايش توفيق هاي الهي بود. كه «في تقلُّب الأحوال ِ عِلْم َ جواهرُ الرّجال ؛ در سختي ها جوهره انسان ها آشكار مي شود». كربلا نمايش حضور بانوي كنيزي چون : فكيهه در كنار بانوي متمولّي چون دُلهم همسر زهير است . نمايش نقش بانواني كه آسيه وار در خانه فرعون زمان بر اوشوريدند و خود راه خويش را يافته و رسالت خود را به انجام رسانيدند و سال ها پس از آن هم ، بانويي چون ام البنين با ياد مصايب كربلا همه روزه مصايب كربلا را در برابر ديدگان اهل مدينه زنده مي كرد و بر مصايب راد مردان ِ حقيقتي سترگ اشك مي ريخت .

سخن را با كلامي از رهبر فرزانه انقلاب به پايان مي بريم كه فرمود:

«اگر كشور بتواند جامعه زنان را با تكيه بر تعليمات اسلامي با همان معارفي كه اسلام خواسته آشنا كند، من ترديدي ندارم كه پيشرفت و ترقي كشور در آينده مضاعف خواهد شد. در هر ميداني كه بانوان مسئولانه وارد شوند، پيشرفت در آن چندين برابر خواهد شد. خصوصيت حضور خانم ها در ميدان هاي مختلف اين است كه وقتي زن ِ خانواده وارد ميدان مي شود؛ يعني همسر و فرزند او هم وارد شده اند. حضور مرد به اين معنا نيست .».