بازگشت

ام سلمه


ام سلمه ، يكي از برترين همسران پيامبر پس از حضرت خديجه (س) بانوي بزرگوار و والا مقامي بود كه به جهت شخصيت وي ، اوّلاً: آيه تطهير در شأن اهل بيت : در خانه او نازل شد. به علاوه رسول خدا (ص) داستان كربلا و مصائب سيدالشهدا: را بر او بازگو نموده و خاك كربلا را برايش به وديعه نهاده بود كه به محض وقوع آن حادثه عظيم و هولناك از آن مطلع گردد، كه هم چنين نيز شد. عصر عاشورا، اهل مدينه ديدند كه از خانه ام المؤمنين «ام سلمه » صداي شيون برخاست ، چون علت را جويا شدند. فرمود: اكنون در عالم رؤيا پيامبر را ديدم كه غبارآلود و خسته بود. پرسيدم يا رسول ا...!كجا رفته بودي كه چنين غبار آلوده اي ؟ فرمود: اكنون از كربلا برمي گردم و شاهد شهادت فرزندم حسين (ع) بودم . ام سلمه گويد: چون از خواب بيدار شدم ، به سوي تربت ِ كربلا دويدم ، ديدم خون ِ تازه ،درون شيشه مي جوشد؛ دانستم كه حسين در كربلا به شهادت رسيد.

به همين سبب اولين مجلس عزاي امام حسين (ع) در مدينه مقارن با شهادت امام حسين (ع) در خانه ام سلمه برگزار گرديد و اهل مدينه او را در اين ماتم تسلا مي دادند.

ام سلمه ، يكي از بانواني بود كه امام حسين (ع) به هنگام خروج از مدينه با او خداحافظي كرد و او را «مادر» خطاب نمود. او به اصرار مي كوشيد تا امام (ع) را از مأموريت رفتن به كربلا به خاطر عواقب آن باز دارد، ولي امام حسين (ع) اين امر را مشيت پروردگار شمرد.

امام باقر (ع) فرمود: هنگامي كه امام حسين (ع) به سوي عراق رهسپار گرديد وصيت نامه و كتاب هايش را به ام سلمه سپرد و فرمود: هنگامي كه فرزند بزرگم ، نزد تو آمد و وصيت نامه را طلب كرد، آنها را به او بده . توجه به اهميت اين امانت ، مي تواند بيانگر شخصيت يگانه اين بانوي بزرگوار باشد.