بازگشت

رباب همسر باوفاي امام حسين


رباب يكي از همسران سيدالشهدا: بود كه در كربلا كودك شيرخواره اش در ميان دستان امام حسين (ع) شربت شهادت نوشيد و خود نيز به همراهي كاروان كربلا تا شام رفت . او در مجلس جشن يزيد در شام چون سر بريده امام (ع) را ديد سر را در آغوش گرفته بوسيد و در ضمن اشعاري فرمود:

آه حسينم ! من هرگز حسين را كه در برابر تير و نيزه دشمنان قرار گرفت ، فراموش نمي كنم . حسين را در كربلا فريب دادند، دعوت كردند و سپس با لب تشنه به شهادت رسانيدند. خداوند دشمنانش را در قيامت سيراب نگرداند.

اين اشعار كه در آن مجلس بيان گرديد، سندي شد كه شهادت امام (ع) را به دست دشمنان اثبات مي كرد و گرنه چه بسا دشمن در صدد آن بود كه شهادت امام را مخفي داشته و چنان وانمود كند كه در اثر بيماري از دنيا رفته است .

اين بانوي سعادت مند وقتي كه در اربعين ، كاروان به كربلا بازگشت ، همراه آن به مدينه نرفت و مدت يك سال در كنار قبر امام حسين (ع) خيمه زد و به سوگواري پرداخت و گريست و عهد كرد كه زير آفتاب بنشيند و هرگز زير سايه نرود، چون بدن امام حسين (ع) را زير آفتاب كربلا ديده بود و سوگند ياد كرد كه هرگز موهايش را شانه نزند.

صاحب مقتل لواعج الاشجان گويد: او پس از واقعه كربلا يك سال بيشتر زنده نماند و در اين مدت هرگز زير سايه بان نرفت .