بازگشت

بانواني كه همسر و فرزند خود را تقديم نمودند


از اين قسم مي توان بانويي به نام «بحرّيه » را نام برد كه وي همسر جناده بن كعب انصاري خزرجي و مادر عمرو بن جناده است .

جناده از ياران سيدالشهدا: بود كه در جريان اولين حمله دشمن به شهادت رسيد. پس از شهادت اين صحابي با وفا، فرزند نوجوان او كه يازده سال بيشتر نداشت خدمت امام حسين (ع) رسيد و اجازه ميدان خواست . امام حسين (ع) فرمود: اين نوجوان پدرش در جنگ كشته شده و ممكن است مادرش ناراضي باشد.

امّا عمرو پاسخ داد: مادرم به من دستور داده كه در جنگ شركت نمايم . در نقل ديگري چنين آمده كه امام حسين (ع) به او فرمود: پسرم ! پدرت به شهادت رسيده و اگر تو هم كشته شوي ، مادرت در اين بيابان به چه كسي پناه ببرد؟

جوان با شنيدن سخن امام خواست برگردد، امّا مادرش به او گفت : پسرم ! آيا سلامتي خودت را بر ياري پسر رسول خدا (ص) ترجيح مي دهي ؟ نوجوان به سوي ميدان رزم شتافت و جنگيد تا به شهادت رسيد.

دشمن سرش را از بدن جدا كرد و به سوي خيمه ها پرتاب كرد. مادر جلو آمد سرش را برداشت و گفت : آفرين پسرم . آن گاه سر بريده را برداشت و آن را چنان به سوي دشمن پرتاب كرد كه با ضربه آن يكي از دشمنان به هلاكت رسيد و خودش عمود خيمه اي را از جا كند و رجز خوانان به سوي دشمن حمله كرد كه امام (ع) در حق او دعا كرد و او را به خيمه باز گرداند.

از ديگر بانوان اين دسته مي توان به ام كلثوم صغري (رقيه ) دختر اميرمؤمنان (ع) اشاره كرد كه همسر مسلم بن عقيل سفير امام حسين (ع) بود. او كه در مسير كربلا خبر شهادت همسرش را دريافت ، در روز عاشورا فرزندش را نيز به آستان حسيني تقديم كرد.