بازگشت

دلهم


يكي از كساني كه امام حسين از وي دعوت كرد، «زهير بن قين » است ؛ زهيراز كساني بود كه احتياج داشت ، ديگران استعداد پاكي و حق طلبي و فداكاري را در وجودش روشن كنند. نخستين گام را امام حسين در اين راه برداشت . گام دوم را همسرزهير، «دلهم » برداشت . هنگامي كه (زهير) از مضمون دعوت سيدالشهدا آگاهي يافت ،استقبال نكرد. بلكه قيافه او نشان مي داد كه چندان ميلي به رفتن به كربلا ندارد. به خصوص كه امام حسين از وي خواسته بود كه كسانش را نيز براي پيوستن به لشكر، همراه خويش ببرد. از همين جا دلهم برنامه خود را آغاز كرد. او به منظور تشويق زهير، چنين گفت : «سبحان الله ! فرزند رسول خدا از تو دعوت مي كند كه به ياري اش بشتابي . اما تو درقبول دعوت او ترديد به دل راه مي دهي ! چه مي شود كه سخنش را بشنوي و هرچه زودترخود را به او برساني !»

زهير به تشويق اين بانوي قهرمان ، در سپاه امام حسين با شور و اخلاص جنگيد و ميمنه سپاه را برعهده گرفت . سرانجام پس از كشتن 120 نفر، به شهادت رسيد.

دلهم ، كفني به غلام زهير داد كه برو آقاي خود را كفن كن . غلام كه به قتلگاه رسيد و بدن امام حسين را برهنه ديد، با خود گفت بدن آقاي خود را كفن كنم و بدن امام حسين برهنه بماند؟ هرگز چنين كاري نكنم . سپس كفن را بر حسين پوشانيد و براي زهير كفن ديگري تهيه كرد.