بازگشت

ماجراي سقيفه بني ساعده


از ديدگاه جامعه شناسان ، نقش كارگزاران در تغييرات اجتماعي و فرهنگي ، نقشي برجسته و قابل ملاحظه است ، زيرا تصميم گيري هاي آنان سرنوشت جوامع را مشخص مي كند.

بر اين اساس ماجراي «سقيفه » را نه فقط بايد به عنوان مهم ترين علّت و اصلي ترين عامل رخداد عاشورا دانست ، بلكه مي توان آن را به عنوان شالوده تغيير ارزش ها تا قيام حضرت مهدي (عج ) قلمداد كرد. جرياني كه گروه كثيري از پيروان دين اسلام را به سوي بازگشت ِ دوباره به تفكرات و سنت هاي قبيله اي پيش از بعثت كشاند وشيوه انتخاب جانشين پيامبر (ص) را دقيقاً طبق معيارها و سنن قبيله اي مشروعيت بخشيد و دگرگوني جامعه نبوي و علوي را تا آن جا درنورديد كه پس از پنجاه سال ، مردمي كه خود را امّت حضرت محمّد (ص) مي دانستند در سرزمين كربلا جنايتي مرتكب شدندكه اهل زمين و آسمان در عزاي مصيبتش تا قيامت گريه مي كنند. مهيار ديلمي ـ مرثيه سراي اهل بيت (ع) ـ بسيار زيبا مي گويد:

«اي فرزند مصطفي اين سقيفه بود كه راه كربلايت را هموار كرد و آن گاه كه حق پدرت علي (ع) و مادرت فاطمه (س) را غصب كردند كشته شدنت خوب جلوه كرد.»

آري مسلمانان با فراموش كردن سفارش هاي اكيد پيامبر (ص) در مورد حضرت علي (ع) و جريان غدير خم ، پس از رحلت پيامبر گرامي (ص) به جاي حضور در خانه امام معصوم و دست دادن با او كه منصوب خدا و رسولش (ص) بود، در سقيفه بني ساعده گردهم آمدند و حاكميت جامعه نبوي را به پشتوانه صوري رأي مردم به دست ابوبكر سپردند.

گويي اينان خوب مي دانستند كه تغيير ارزش هاي نبوي بدون تسلط اجتماعي و به دست گرفتن حاكميت امكان پذير نيست . در آن جا بود كه عنان حكومت به دست افراد نالايق افتاد و آنان با بهره گيري از اين ساز و كار بر جامعه مسلّط شدند و هر آنچه توانستند كردند، به نحوي كه در جامعه اي كه در آن آب وضوي پيامبر بزرگوار (ص) سرمه چشم مردم بود، پس از مدّتي كشتن فرزند محبوب و دلبندش را نه تنها مذموم ندانستند كه حتّي پس از كشته شدن آن مظلوم كربلا به رقص و پايكوبي پرداختند و اين چنين كمر به نابودي ارزش هاي اسلام نبوي بستند.

در ماجراي سقيفه ضعف و تزلزل و عقب نشيني انصار از يك طرف و تفسير زيركانه مهاجرين از جانشين پيامبر (ص) از طرف ديگر توانست رقباي جدّي خود را از صحنه خارج كند. اصحاب سقيفه با ناديده گرفتن فضايل و برتري هاي بي مانند حضرت علي (ع) و سوابق درخشان بني هاشم در پيش برد اسلام ، خلافت را از مسير خود منحرف كردند. اينان خوب مي دانستند كه اگر ارزش هاي الهي و فرهنگ والاي پيامبراسلام (ص) به رهبري و سرداري اهل بيت عصمت و طهارت (ع) در جامعه نوپاي اسلام جاري و پايدار شود ديگر جايي براي آنان نخواهد بود. پس با شعار دادن «حسبنا كتاب الله» تنها راه چاره را در انحراف جامعه و دوري آنان از عترت پيامبر (ص) ديدند.