بازگشت

احيا و تداوم منازعات درون قبيله اي


عامل ديگري كه به عنوان ميراث شوم عصر جاهليت به دوره اسلامي منتقل شد،منازعات درون قبيله اي تيره هاي قريش بود كه مسلماً بر جريان هاي سياسي و اجتماعي جامعه ديني ؛ حتي پس از رحلت پيامبر (ص) بسيار تأثير گذاشت .

ريشه اين گونه منازعات به زماني برمي گردد كه در گذشته اي نه چندان دور با مرگ عبد مناف - جدّ سوم حضرت محمد (ص)- قبيله قريش به دو شاخه مهم بني هاشم و بني عبد شمس تقسيم مي شود كه در عرصه هاي مختلف سياسي ، اقتصادي ، اجتماعي رقابت فشرده اي را با هم شروع مي كنند و در زمان هاشم -پدر عبدالمطلب - تيره او در دو زمينه نسبت به تيره عبد شمس برتري قابل توجهي پيدا مي كند:

الف : ابتكار راه اندازي سفرهاي تجارتي زمستاني و تابستاني از مكه به يثرب و شام و به عكس .

ب : كرامت نفس و بخشش هاي زياد در ميان مردم .

اين دو مورد هرچند كه منشأ تحولات مهمي مي شود و مكه را در عرصه اقتصاد،تجارت و عظمت ، يك سر و گردن از همه اقوام هم جوار بالا مي برد، ولي حسادت رقباي هاشم را به دنبال داشت . در اين ميان اميّه -فرزند عبد شمس و سرسلسله طايفه بني اميه - بيش از هركس حسادت خود را آشكار مي ساخت و نسبت به عمويش هاشم كينه ورزي هاي عجيبي پيدا كرد.

در طول زمان ، تيره بني اميه بر اقتدار اقتصادي خود افزود. ولي بني هاشم با مرگ هاشم ـ رئيس خود ـ از نظر اقتصادي در سراشيبي افول و نزول قرار گرفت و نتوانست با بني اميه رقابت اقتصادي داشته باشد و فقط به خوش نامي خود مي باليد و اين باعث شد كه بني اميه با حفظ مقام قيادت و نفوذ فوق العاده در اجتماعات مهم مكه ؛ به ويژه در دارالندوه - مجلس شوراي عرب - منزلت اجتماعي روزافزوني در مكه پيدا كند.

رقابت اين دو تيره سرشناس قريش با بعثت پيامبر (ص) كه خود نيز از تيره بني هاشم بود نه تنها به پايان نرسيد، بلكه با ظهور آن حضرت (ص) و ارائه دين اسلام اين نزاع شعله ورتر مي شود و بني اميه ادعاي نبوت حضرت محمد (ص) را در راستاي رقابت تيره اي تفسير مي كردند و طبيعي است كه با آن مخالفت كنند و در پي خنثي كردن آن برآيند. نه تنها ابوسفيان -رئيس تيره بني اميه در زمان بعثت پيامبر (ص)- اين نگرش را داشت ، بلكه يزيد بن معاويه (نوه او) نيز در سال شصت و يك هجري قمري در اين محدوده فكري سير مي كرد و وقتي اهل بيت عصمت و طهارت (ع) را در شام مي بيند ضمن اهانت به سر مطهر امام حسين (ع) شعري را بر زبان مي راند كه ترجمه آن اين نيست :

«قبيله بني هاشم با سلطنت بازي كردند، پس نه خبري آمد و نه وحي نازل شد.»