بازگشت

رهبري


در رأس قيام عاشورا، امام حسين (ع) و در فراز انقلاب اسلامي، امام خميني (ره) قرارداشت. يزيد بن معاويه و محمدرضا پهلوي در سوي ديگر اين دو نهضت بودند.

1. حسين بن علي (ع) امام خود را اين گونه معرفي مي كند:

«ما دودمان پيامبريم و به عهده داري اين امر (حكومت) و ولايت بر شما، از ديگراني كه به ناحق مدعي آنند و ميان شما به ستم و تجاوز حكومت مي كنند، سزاوار تريم». [1] .

حسين (ع) خطاب به وليد، هنگامي كه از او خواست با يزيد بيعت كند، فرمود:

«ما خاندان نبوت و معدن رسالت و محل رفت و آمد فرشتگان و نزول رحمت ايم. خداوند به ما آغاز كرده و به ما ختم نموده است.» [2] .

امام در اعتراض به سخنان معاويه در مدينه كه فضايل يزيد را برمي شمارد، فرمود: «كسي را وانهاده اي كه از نظر پدر و مادر و صفات شخصي از يزيد بهتر است!» معاويه گفت: گويا خودت را مي گويي؟! حضرت فرمود: آري.» [3] .

در جاي ديگر فرمود: به خدا قسم! من به خلافت شايسته ترم، پدرم بهتر از پدر يزيد است، جدم برتر از جداوست، مادرم بهتر از مادر اوست و خودم بهتر از اويم.» [4] .

2. يزيد بن معاويه امام حسين (ع) در نامه اي به معاويه نوشت:

«جواني را به ولايت امر مردم تعيين كرده اي كه شراب مي خورد و با سگ، بازي مي كند! به امانت خود خيانت كرده و مردم را تباه ساخته اي. چگونه يك شرابخوار را به توليت امور امت محمد (ص) مي گماري؟! شرابخوار كه امين بر يك درهم نيست، چگونه نسبت به امت امين باشد؟!» [5] .

«يزيد، خودش گواه رأي اوست. او براي همان كارهايي كه مشغول است مثل بازي با سگ ها،كبوتربازي، نوازندگي و عياشي، بهتر است. بيش از اين بار ستم بر دوش مكش.» [6] .

يزيد در سه سال پادشاهي، سه جنايت فجيع مرتكب شد: اوّل، در 61هجري، امام حسين (ع) و خاندان عصمت و طهارت و ياران او را به شهادت رساند. دوم، در 63 هجري، به مدينه حمله كرد و به مدت سه روز، ياران وي مردم شهر را كشتند؛اموال آنان را به غارت بردند و زنان شان را غاصبانه به مِلك خود درآوردند. سوم، در 64 هجري، به بهانه سركوبي عبدالله بن زبير كه در خانه خدا پناه گرفته بود، بهمكه حمله برد و خانه خدا را با منجنيق به سنگ و آتش بست.

3. امام خميني (ره) [7] .

مقام معظم رهبري در معرفي حضرت امام (ع) فرمود:

«امام خميني (ره) آن چنان بزرگ بود كه در ميان بزرگان و رهبران جهان و تاريخ، به جز انبيا واولياي معصومين (ع) به دشواري مي توان كسي را با اين ابعاد و با اين خصوصيات تصور كرد...آن بزرگوار، قدرت ايمان را با عمل صالح، اراده پولادين را با همت بلند، شجاعت اخلاقي را با حزم و حكمت، صراحت لهجه و بيان را با صدق و متانت، صفاي معنوي و روحاني را با هوشمندي و كياست، تقوا و ورع را با سرعت و قاطعيت، ابهت و صلابت رهبري را با رقّت و عطوفت و خلاصه بسي خصال نفيس و كمياب را كه مجموعه آن در قرن ها و قرن ها به ندرتممكن است در انسان بزرگي جمع شود، همه و همه را با هم داشت. الحق شخصيت آن عزيزيگانه، شخصيتي دست نيافتني و جايگاه والاي انساني او جايگاهي دور از تصور و اساطيرگونه بود.» [8] .

ايشان در جاي ديگر فرمود:

«او عبد صالح و بنده خاضع خدا و نيايشگر نيمه شب ها و روح بزرگ زمان ما بود. او الگوي كامل يك مسلمان و نمونه بارز يك رهبر اسلامي بود. او به اسلام عزت بخشيد و پرچم قرآن را درجهان به اهتزاز در آورد و ملت ايران را از اسارت بيگانگان نجات داد و به آنان غرور و شخصيت و خودباوري بخشيد و او صلاي استقلال و آزادگي را در سراسر جهان سرداد و اميد را در دل هاي ملل تحت ستم جهان زنده كرد. [9] .

... امام خميني(قدس سره) پدر مهربان، معلم دلسوز، مرشد حكيم، ديده بان هميشه بيدار،طبيب درد و درمان شناس، سروش رحمت خدا بر امت، يادگار انبيا و اوليا در زمين بود...امام خميني (قدس سره) يك حقيقت هميشه زنده است. راه او، راه ما؛ هدف او، هدف ما و رهنمود او، مشعل فروزنده ما است.» [10] .

4. محمد رضا پهلوي يكي از نويسندگان مي نويسد: «شاه فردي بود كه آن قدر از اموال اين ملت بيچاره را به حساب هاي شخصي خود در بانك هاي خارج واريز كرد كه طبق آمار منتشره در سال هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، سود خالص سرمايه گذاري هاي شاه در دنيا در هر دقيقه بيش از شصت هزار دلار و سود سالانه او بالغ بر سه ميليارد دلار بوده است.» [11] .

از خيانت هاي بزرگ شاه به ملت ايران، جشن تاج گذاري بود كه از بيستم مهر تا بيستم آبان 1346 برگزار شد. بخشي از هزينه هاي اين جشن عبارت بود از: تاج شاه با 3380 قطعه الماس، 50 قطعه زمرد و 368 حبه مرواريد به وزن دوكيلو و هشتاد گرم و از نظر قيمت، غير قابل تخمين. تاج همسر شاه با 1646 قطعه الماس و تعداد مشابهي از جواهرات ديگر و طلا به قيمت تخميني چهارده ميليون دلار. پيراهن همسر شاه مزيّن به چهل هزار الماس. وان حمام بلورين 75هزار دلار و هزينه درشكه مخصوص 150 هزار دلار. [12] .

امام خميني (ره) بيش از هر كس، به امام حسين (ع) شبيه بود و محمدرضا پهلوي به يزيدبن معاويه. و اين مقايسه كه از سوي روحانيت و مردم صورت مي گرفت، از عوامل بروز و پيروزي انقلاب اسلامي به شمار مي رود. براي تأييد اين سخن، مي توان به بخشي از يك سنداز مجموعه اسناد منتشره شده سفارت آمريكا استناد كرد:

روحانيون مسلمان كشور از جمله جسورترين منتقدين شاه به حساب مي آيند. در يكي ازبحث هاي مرسوم احساسي، شاه را با يزيد كه مسؤول قتل امام حسين (ع ) در قرن هفتم بود مقايسه مي نمايند. اين رويداد تاريخي شيعه، هسته اصلي اسلام مرسوم در ايران بود و هر ساله در صدها نقطه از كشور با برپايي نمايش هاي دراماتيك نحوه قتل امام حسين (ع) و خانواده اش را در اذهان زنده مي كنند. [13] .

چرا چنين مقايسه اي به پيروزي انقلاب اسلامي مدد رساند؟ به آن دليل كه، حاصل اين مقايسه آن بود كه در يك سو امامِ نور و در سوي ديگر امام شرّ را مي ديدند. به بيان ديگر، در امام عادل زمان، صفاتي را مي يافتند كه به اسلام واقعي نزديك تر بود و از اين رو، وي را حسين زمان و شايسته دفاع مي ديدند. بخشي از اين صفات را مرور مي كنيم:


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج‏44، ص‏377.

[2] محمد مهدي شمس الدين، ارزيابي انقلاب امام‏حسين (ع)، ترجمه مهدي پيشوايي (تهران، الست فردا،1380) ص‏164.

[3] جواد محدثي، پيام‏هاي عاشورا (قم: پژوهشکده تحقيقات اسلامي، 1377) ص‏41.

[4] همان، به نقل از: موسوعة کلمات الامام الحسين، ص‏268.

[5] همان، ص‏258.

[6] ص‏40.

[7] علي مؤمن، فرهنگ حسيني و فرهنگ يزيد، چکيده مقالات، همان، ص‏166.

[8] محمد سپهري، خورشيد بي غروب (تهران: سازمان تبليغات اسلامي، 1369، ص‏7.

[9] روزنامه اطلاعات، 9 / 3 / 1369، ص‏5.

[10] همان، 13 / 3 / 1369، ص‏6.

[11] علي اصغر حاج سيد جوادي، تازماني که شاهان و جود دارند پيامبران نيز هستند (تهران: اميرکبير،1358) ص‏57.

[12] عباسعلي عميد زنجاني، انقلاب اسلامي و ريشه‏هاي آن (تهران: نشر کتاب سياسي، 1369) ص‏475.

[13] عليرضا زهيري، عصر پهلوي به روايت اسناد (تهران: معارف، 1379) ص‏292.