بازگشت

حميده


مسلم بن عقيل ، دختر كوچكي داشت كه به همراه خانواده اش ره سپار كربلاشد.وقتي در مسير مكه به كوفه در منزل زباله خبر شهادت مسلم را به امام حسين (ع) رساندند. امام بعد از اعلام خبر به يارانش ، دختر مسلم را صدا كرد. او را روي زانوي خويش نشاند و نوازش كرد. دخترك زيرك و باهوش بود، از حالت امام و گونه نوازش ، فهميد و گفت : «يابن رسول الله، مثل اين كه خبر مرگ پدرم را مي دهي ؟» اباعبدالله (ع) متأثر شد و فرمود: «دختركم ، من به جاي پدرت هستم .» صداي گريه بلند شد. امام حسين (ع) رو به فرزندان عقيل كرد و فرمود: «فرزندان عقيل ! شما يك شهيد داديد، بس است ،مي توانيد بر گرديد.» عرض كردند: «يابن رسول الله! ما تا پايان كار در خدمت شماخواهيم بود و از هيچ چيز نمي ترسيم .»

مؤلف عمدة الطالب نام دختر مسلم بن عقيل را «حميده » مي نويسد.

مرتضي مدرسي چهاردهي ، در كتاب مسلم بن عقيل به روايت از اعثم كوفي مي نويسد، دو تن از پسران مسلم به نام عبدالله و محمد در كربلا حضور داشتند كه به شهادت رسيدند و دختركي سيزده ساله كه با دختران حسين بن علي (ع) در سفر كربلا بود.