بازگشت

ام كلثوم


دختر ديگر اميرالمؤمنين (ع) و فاطمه زهرا (س) ام كلثوم است . او زني شجاع و رشيده و عاقله بود. در خانه علي (ع) و در دامان زهراي مرضيه (س) بزرگ شده بود. درك اماماني چون علي (ع) و حسن (ع) و حسين (ع) و زين العابدين (ع) بر معرفت او افزوده بود.وي در ميدان سياست هم حضور فعالي داشت ؛ چنان كه ، در زمان عثمان به عنوان سفير به سوي مكه روم اعزام شده بود. وي در كربلا زن تمام عيار و جا افتاده اي بود كه به كمك زينب توانست بر مشكلات فايق آمده و دشمن را به رسوايي افكند. او نيز در كوفه چون زينب كبري (س) در حالي كه با صداي بلند گريه مي كرد، از پس پرده نازكي خطبه اي ايراد كرد: اي مردم كوفه رسوايي بر شما! چرا حسين را خوار كرديد و او را كشتيد؟ و اموالش را به تاراج برديد و زنان حرمش را اسير نموديد و ايشان را آزار و شكنجه كرديد؟ مرگ و نابودي بر شما! واي بر شما! آيا مي دانيد چه بلايي دامن گير شما شد؟ و چه بار گناهي بر پشت مي كشيد؟ و چه خون ها ريختيد؟ و با چه بزرگواري رو به رو شديد و از چه كودكاني لباس ربوديد؟ بهترين مردم بعد از رسول خدا را كشتيد، دلسوزي از كانون دل شما رخت بربست ،هان كه حزب خداوند پيروز است و حزب شيطان زيان كار...

وقتي ابن زياد در كوفه سر امام حسين (ع) را مقابل خود گذاشته و خوشحالي مي كرد! ام كلثوم (س) خطاب به ابن زياد فرمود: اي پسر زياد! آيا براي پاسخ به رسول خدا (ص) جوابي آماده كرده اي ؟ مي داني سر و كارت با رسول خدا (ص) است ؟

پس از خطبه آتشين ام كلثوم (س) مردم به قدري تحت تأثير قرار گرفته بودند كه همه مي گريستند، به خود لطمه مي زدند، زنان گيسوان پريشان مي كردند و صدا به واويلا بلند شد، مردان ريش هاي خود مي كندند...