بازگشت

علت تأخير ظهور ولي عصر


حضرت ولي عصر ـ ارواحنا فداه ـ در قسمتي از نامه و توفيعشان به شيخ مفيد فرموده اند:

«... وَلَوْ أَن َّ أَشْياعَنا وَفَّقَهُم ُ اللهُ لِطاعَتِه ِ عَلي إجْتمِاع ٍ مِن ْ الْقُلوُب ِ في ِ الْوَفاءٍ بِالْعَهْدِ عَلَيهْم ْ لَمّا تَأَخَّر عَنَهْم ُ اْلْيُمْن ُ بِلِقائِنا... فَما يَحْبِسُنا عَنْهُم ْ إلاّ ما يَتَّصِل ُ بِنامِمَّا نَكْرَهُه ُ وَلا نُؤثِرُه مِنْهُم ْ...؛

اگر شيعيان ما ـ كه خدا بر طاعتش توفيقشان دهد ـ در وفاي به عهد و پيماني كه بردوش آنهاست هم داستان

ويك دل مي شدند سعادت ديدار ما از آنان به تأخير نمي افتاد... پس ما را از آنان نهان نمي دارد، مگر رفتار ناشايستي (گناهان ) كه خبرش به ما مي رسد و ما را مي آزارد.»با اين فرمايش و ادله ، ديگر روشن مي شود كه علت اصلي غيبت نيز گناهان و زشت كاري ها مي باشد و اين با مسئله مملو شدن زمين از ظلم و جور منافاتي ندارد، بلكه يك اقليتي زبده ، باايماني ارزنده و والا لازم است تا در ركاب حضرت قرار گيرند. همان طور كه شهيد مطهري درباره اين موضوعي فرموده اند: «معلوم مي شود در عين اشاعه و رواج ظلم و فساد، زمينه هايي عالي وجود دارد كه چنين گروه زبده را پرورش مي دهد... اين نبوده كه جناح حق و عدل وايمان بايد يك سره درهم بشكند و نابود شود واثري از صالحان و متقيان باقي نماند تا دولت مهدي ظاهر شود، بلكه آن را به صورت پيروزي جناح صلاح و عدل و تقوا بر جناح فساد وظلم و بي بند و باري تلقي مي كرده اند.»

آري جناح صلاح و اقليت شيعه بايد در كوره تقوا و اجتناب از گناه آن قدر آبديده شده باشند كه مانند پاره هاي آهن وفولاد، شكافنده سينه ظالمين و فُسّاق باشند و مصداق فرموده امير المؤمنين باشند كه فرمود: «رُهْبان ٌ بَاللَّيْل ِ وُلُيُوث ٌ بِالنَّهارِ؛ ياران مهدي موعود زاهدان شب وشيران روز مي باشند.» لذا اين را هم بايد مد نظر قرار دهيم كه همان گونه كه گناه و معصيت ، دشمن اولياي الهي و خاصه حضرت سيدالشهداء (ع) بود. دشمن و مانع ظهور و استقرار دولت كريمه حضرت صاحب الزمان نيز مي باشد و تا اين عامل بر انداز (گناه و معصيت ) در شيعيان و خواص مسلمين باشد ظهور آن حضرت محال است ، چون اگر قرار باشد اين آخرين درّ صدف خلقت و حجت الهي نيز سرنوشتي مانند پدران خود داشته باشد حكمت الهي اقتضا مي نمايد كه اين طاووس بهشتيان در سراپرده غيب بماند.

بنا بر اين اگر مي بينيم هنوز عده اي برخلاف استدلالات عقلي و نقلي جامع ،با ولايت مطلقه فقيه مخالفت مي كنند، همه از عدم برخورداري آنان از تقوا و تزكيه نفس ناشي مي شود و تا وقتي گرفتار هواي نفس است دل ناپاكش نمي تواند پذيراي نورولايت باشد. لذا امام راحل در ارتباط باتداوم نظام جمهوري اسلامي ايران فرمودند: «جمهوري اسلامي محتاج به تربيت و تزكيه است ».

در آخر اميد آن را داريم كه بالحاظ اين هشدارهاي تاريخي وبا مدد از انوار فروزان قرآن وسنت در عصر انقلاب اسلامي نگذاريم تاريخ كربلا بامذبوح شدن ولايت تكرار شود و در ادامه انقلاب جهاني خميني كبير با اطاعت از ولي امر مسلمين به انقلاب جهان گشاي مهدي منتظر، برسيم و آمادگي درك امامتي آن حضرت را داشته باشيم : «اللهم وَلَيَّن ْ قَلْبي لِوَلّي أمْرك ».