بازگشت

هند، زوجه يزيد


در كامل بهايي است كه حاويه روايت كرد يزيد شراب مي نوشيد و از آن بر سرشريف و مقدس امام حسين (ع) مي ريخت ، پس زن يزيد آن را بگرفت و با آب شست و به گلاب خوش بو كرد و در آن شب سيده النساء العالمين را در خواب ديد كه او را بر آن كارآفرين گفت .

هم چنين در تذكره سبط است كه زهري گفت : چون زنان و دختران حسين بن علي (ع) بر زنان يزيد در آمدند، زنان يزيد برخاستند و شيون و ماتم به پا كردند، آن گاه بانگ واحسيناه برآوردند.

و در جايي ديگر آمده است كه يزيد دستور داد كه سر حسين بن علي (ع) را بر در سرايش آويختند و سپس زنان و دختران او را ندا داد كه وارد مجلس نمودند، چون زنان ودختران ما را آوردند، همه زنان آل معاويه و آل سفيان نيز فرياد و شيون نموده و لباس ها و زيورها را از تن بيرون آورده و لباس سياه پوشيدند و سه روز عزاداري و ماتم سر دادند و تمام خانه ها در دمشق خالي شد و هيچ زن هاشمي و قريشي در دمشق نماند مگر همه سياه پوش شدند

هم چنين در ارشاد شيخ مفيد آمده است هند زوجه يزيد نيز بر مجلس يزيد وارد شد، ديد كه سر حسين (ع) را بر سر در مجلس آويخته بودند و يزيد نيز كه در آن وقت نزد ميهمانان خاص خود نشسته بود با تاجي بر سركه از گوهر و دُرّ و ياقوت بود، هند شيون وزاري كرد و جامه چاك داد و از پرده بيرون آمد و پا برهنه سوي يزيد شتافت و او را گفت كه سرحسين را بر خانه من آويختي ؟ يزيد كه همسر خويش را بدان حال ديد برخاست و او را پوشانيد و گفت : اي هند بر دختر زاده رسول خدا گريه و زاري كن ، هم چنان كه همه قبيله قريش بر او گريه مي كنند.

آري اين گونه بود نقش زنان در كاروان اهل بيت كه چه كردند؟ اين زنان آن كردند كه هرگز يزيد تصور آن را نمي كرد.

او هرگز تصور نمي كرد كه روزي منزل گاه او جايگاه زنان قريش و هاشمي شود و آن چنان زنان و مردان شام او را سرزنش كنند و بر كرده او دشنام دهند و نفرينش كنند. تا آن جا كه همسرش او را ترك كند و چنين بر آل علي بگريد و شيون نمايد.

زينب (س) و زنان اهل بيت با سخنان افشاگرانه شان چنان مردم را بر يزيد شورانيدند كه او مجبور شد ميان رفتن به مدينه و ماندن در شام آنان را مخيّر نمايد و دستور آزادي آنان و بازگشت شان را به مدينه بدهد و اجازه يك هفته عزاداري در شام را به آنان داده و آنان را در سراي خاص خونين جاي دهد كه تا حفظ ملك پادشاهي خود كندو مردم را به اين وسيله نسبت به خويش جلب نمايد و خود را از كرده خويش به ظاهر پشيمان نشان دهد.

گويند: هند زوجه يزيد، دختر عبدالله بن عامر گريز بود كه پيش از اين همسر امام حسين (ع) بود. يزيد دلداده اين همسرش بود، امّا زماني كه ديد يزيد با سر حسين بن علي چه كرده وبا خاندان فاطمه دختر پيامبر چنين كرده و زنان و اهل بيتش را به اسارت گرفته ، بر يزيد فرياد زد كه به خداي قسم تو سزوار لعن و نفريني و مرا ديگر با تو كاري نيست ، به خدا ديگر من زن و تو همسرش من نيستي !

يزيد گفت : تو با فاطمه چه كار داري ؟ همسرش گفت خداوند به سبب پدرش و شوهرش و فرزندانش ما را هدايت كرده و اين پيراهن را به ما پوشانيده است . اي يزيد واي بر تو! با چه رويي خدا و رسولش را ملاقات مي كني ؟ يزيد گفت : «اي هند، اين سخنان را ترك كن ، من كشتن حسين (ع) را نمي خواستم ! و هند گريه كنان از مجلس بيرون رفت .

شهيد مطهري ، در كتاب حماسه حسيني در بحث عنصر تبليغ نهضت حسيني مي فرمايد: اهل پيغمبر، يكي از آثار وجودشان اين بود كه نگذاشتند فلسفه اقناعي دشمن پا بگيرد.

يزيد كه اوضاع شام را دگرگون ديد، پس از اتمام يك هفته عزاداري كه از سوي زنان اهل بيت براي امام حسين (ع) در خانه اي كه براي نگه داري اسيران در نظر گرفته شده بود، ديد كه زنان بسياري نزد ايشان رفت و آمد مي كنند و نزديك بود كه در شام انقلابي بر پا شود و مردم به سراي يزيد بريزند و او را بكشند، به پيشنهاد مروان كه گفت : مصلحت نيست كه اهل بيت حسين (ع) را در اين شهر نگه داري ، آنان را دستور داد تا با احترام به مدينه ببرند و پيش از سفر آنان ، يزيد بر مردم خطبه اي خواند و از مردم عذرخواهي كرد و گفت : شما مي گوييد من حسين را كشتم ، در حالي كه پسر مرجانه او را كشت ؟!

آن گاه حرم اهل بيت را خواست و از آنان عذر خواهي كرد و دستور داد تا براي آنان محمل ها با فرش هاي ابريشم آماده كردند و اموالي را پيش نهاد كرد و گفت : اي ام كلثوم اين اموال را در عوض كشتن حسين (ع) بگير! ام كلثوم (ع) فرمود: چه سخت دل هستي !برادرم را مي كشي و در عوض آن به من مال مي دهي ؟ به خدا قسم هرگز اين نمي شود.

بهر حال يزيد مال بسياري همراه با زينت و زيور به جاي آنچه در كربلا غارت كرده بودند، داد و بهترين و زيباترين كجاوه ها به همراه پانصد سوار با سارباني همراه كرد و آنان را به مدينه فرستاد. ساربان را گفت كه شما خود از ايشان دور باشيد كه چشمتان بر آنان نيفتد و با آنان مهربان باشيد.

اهل بيت از ساربان خواستند كه آنان را از كربلا عبور دهد، تا در آن جا نيز عزاداري نمايند و چند روزي كنار قبرهاي شهيدان بمانند و بر آنان مرثيه سرايي و عزاداري كنند.