بازگشت

ياد سپاري مهم


در بيانات امام (ع) سخن از «مشيت الهي » به ميان آمده است . شايد اين پرسش به ذهن برخي خطور كند كه اگر خواست خدا چنين بود، پس امام حسين (ع) چاره اي جز حركت نداشت و او در پيمودن اين راه مجبور بود! پس شهادت او و يارانش چندان ارزشي ندارد؛ زيرا عمل غير اختياري نيكو شمرده نمي شود. از سوي ديگر، رفتار ددمنشانه سپاهيان كوفه نيز چندان زشت نمي نمايد؛ چون هر مقتولي ، قاتلي مي طلبد و آنان نيزطبق خواست خدا عمل كرده اند! پس اين همه لعن و نفرين براي چيست ؟

در پاسخ بايد گفت : مشيت و اراده دو نوع است : تكويني و تشريعي ؛ آنچه به پيدايش چيزي در جهان ، پيوند دارد، اراده تكويني ناميده مي شود كه يكي از ويژگي هاي آن محال بودن تخلف از اراده است ؛ يعني محال است كه خواسته خدا تحقق نيابد؛ (انما امره اذا أراد شيئا أن يقول له كن فيكون ) و آنچه به امور قانوني ربط دارد، اراده تشريعي نام دارد. از ويژگيهاي آن امكان تخلف مراد از اراده است ؛ يعني ممكن است كه خواسته خدا تحقق نيابد: (ان الله يأمر بالعدل والاحسان و ايتاء ذي القربي و ينهي عن الفحشاء و المنكر والبغي يعظكم لعلكم تذكّرون ) خداوند به برپايي عدالت و نيكي به مردم و رسيدگي به امور خويشان ، فرمان داده ، آنها را از مردم خواسته و نيز از پيدايش زشتي ها و منكرات و ستم باز داشته است ، خداوند شما را موعظه مي كند، شايد متذكر شويد». ليكن همگي با چشم خود مي بينيم كه چنين نيست و خواسته خدا عملي نشده چه بسيار است نيكي ها كه بر زمين مانده و چه بسيار آلودگي هايي است كه در جوامع پخش شده است !

بنابراين ، روشن شد كه در تحقق عملي از انسان ، تنها اراده خداوند كافي نيست ،بلكه خود انسان نيز بايد اراده داشته باشد و حسن و قبح و صلاح و فساد كار را دريابد و به آن روي آورد، يا از آن رخ برتابد. وقتي امام حسين (ع) غصب خلافت نبوي و تكيه زدن فرد پليدي چون يزيد به مسند قدرت را نگريست ، ديگر لحظه اي درنگ را روا نشمرد وجهاد با غاصبان خلافت و دشمنان رسالت را بر خود واجب ديد تا بدين سان خود و فرزندانش را قرباني كند و اسلام در حال نابودي را جاني دوباره بخشد وقرآن و آيين فراموش شده نبوي را حياتي نو عطا كند.

اين مأموريت آسماني در قالب خواب به سيدالشهداء (ع) عرضه شد و او نيز پيش از هر حركتي اين انگيزه و هدف مهم خويش را با يارانش بيان كرد تا آنان كه در طول تاريخ ،اوراق زرين اين حماسه شورانگيز را ورق مي زنند، به خوبي بدانند كه او بر پايه علم و آگاهي واراده و اختيار، اين مسير را پيمود و با نيروي بسيار اندك ؛ ولي با ايمان و فداكار، در برابر سپاهيان پرشمار دشمن پا به عرصه جهاد گذاشت . نتيجه ي طبيعي اين نبرد،شكست ظاهري او و يارانش بود؛ ليكن همان گونه كه او از طريق احاديث فراوان ، به شهادتش آگاه شده بود، اين موضوع مهم را هم مي دانست كه اين رفتار وي ، الگويي براي مبارزان مسلمان خواهد شد و اين حماسه آفريني او و يارانش ، همچنان بر تارك تاريخ خواهد درخشيد.