بازگشت

انحراف از مسير اسلام محمدي


يكي از علل نهضت حضرت حسين بن علي (ع) انحراف هايي بود كه در دستگاه حكومت به اصطلاح اسلامي آن روز پديد آمده بود. اگر چه دوران حكومت يزيد سرآغاز اين انحراف ها نبود ـ بلكه انحراف حكومت ، از مسير صحيح اسلامي از روزي آغاز گرديد كه حكومت اسلامي به وسيله گروهي از صحابه ، از محور اصلي خود منحرف گرديد. ولي اين انحراف در سال هاي نخستين حكومت خلفا چندان نمايان و چشم گير نبود، ولي به مرور زمان اين انحراف وسيع تر و شكاف آن عميق تر گرديد. كار به جايي رسيد كه ابوسفيان دشمن شماره يك اسلام و پيامبر، كه مدت ها به ظاهر، اسلام آورده و به صفوف مسلمانان پيوسته بود ـ در نخستين روزهاي خلافت عثمان در يك جلسه سري كه خود خليفه نيز در آن شركت داشت و تمام اعضاي آن را، خاندان خليفه (بني اميه ) تشكيل مي داد، جرأت پيدا كرد و گفت :

«اكنون كه فرمانروايي از آن بني اميه است ، خلافت را بسان گوي برباييد و به يك ديگر پاس دهيد و كوشش كنيد كه از دودمان اميه بيرون نرود و در اعقاب و فرزندان شما براي ابد محفوظ بماند. به آنچه كه من سوگند ياد مي كنم نه بهشتي در كار است و نه دوزخي ».

يك چنين توصيه گستاخانه اي كه حاكي از كفر و بي ديني است ، در جلسه اي كه كارگردانان و مستشاران حكومت اسلامي در آن حضور داشتند، از انحراف و ارتجاع اعضاي حكومت به اوضاع سياه جاهليت حكايت مي كند.

لذا مي بينيم كه ابوسفيان نه تنها به كيفر ارتداد خود نرسيده ؛ حتي مورد ملامت و توبيخ حكومت وقت هم قرار نگرفت ، بلكه توصيه او كم كم جامه عمل به خود پوشيد و چيزي نگذشت كه خليفه ، پسر عموي ابوسفيان ، يك حكومت صد در صد اموي به وجود آورد و سراسر استان هاي اسلامي را به خويشاوندان جنايت كار و دنيا پرست خود ـ كه همگي از بني اميه بودند ـ سپرد.

اگر در دوران رسول خدا(ص) و قسمتي از دوران حكومت خليفه اول و دوم ملاك انتخاب براي استانداري ، فرمانداري و قضاوت ، شايستگي و امانت بود، در اين مدت ِ خلافت ، ملاك انتخاب ، تنها و تنها خويشاوندي با خاندان بني اميه بود.

اگر چه حكومت الهي و سراسر عدل امير مؤمنان علي (ع) پس از عثمان بربسياري از اين تبعيضات و ستم ها خاتمه داد، ولي بر اثر كوتاه بودن دوران حكومت آن رادمرد الهي ، عمّال حكومت اموي ريشه كن نگرديدند، و پس از شهادت آن حضرت بارديگر يكي از فرزندان اميه ، يعني معاويه بر كشورهاي اسلامي ، تسلط يافت و عمّال ستم گر خود را مانند زياد، عمرو بن عاص ، سمره ، مروان و...بر نواميس و اموال و بيت المال مسلمانان مسلط ساخت .

حجر بن عدي و رشيد هجري و عمرو بن حمق و ميثم تمّار و صدها منادي حق و آزادي را به خاطر مبارزه با خود كامگي وي ، به وضع فجيعي به قتل رسانيد.