بازگشت

آغاز نهضت


«صراحت در بيان هدف » حضرت امام حسين (ع) از اوّل بدون هيچ ترس و واهمه و ملاحظه كاري ، هدف از قيام خود را بيان نمود و بدون هيچ گونه مصلحت انديشي به بيان علت و انگيزه مخالفت با حكومت جائرانه يزيدبن معاويه پرداخت و اهميت قضيه وقتي معلوم مي شود كه بدانيم امام (ع) حتي قبل از حركت از مدينه منوّره و در حالي كه به ظاهردر اختيار عُمّال بني اميّه مي باشد، موضع اصولي خود را اعلام مي كند:

وقتي كه وليد در خلوت از امام حسين (ع) براي بيعت با يزيد بن معاويه دعوت به عمل آورد، حضرت صريحاً نظر خود را بيان فرمود و اين اظهارات در حالي بيان مي شد كه هنوز مردم كوفه امام را به سوي خود دعوت نكرده بودند.

حضرت در پاسخ وليد فرمود:

«ما اهل بيت پيامبر و منبع رسالت و محل آمد و رفت و مراجعه ملائكه و وسيله نزول رحمت خدا هستيم و آغاز و خاتمه هر چيز از ما مي باشد و يزيد شخصي مشروب خوار، آدم كش و فاسق است و آشكارا معصيت مي كند و كسي چون من با شخصي چون او بيعت نخواهد كرد».

ملاحظه مي شود كه امام حسين (ع) بدون هيچ ملاحظه كاري و سياسي بازي در اولين عكس العمل خود امكان بيعت با يزيد را صريحاً نفي مي كند و بي پرده ضعف يزيد را برمي شمارد و عدم صلاحيت او را براي حكومت و در نتيجه عدم رسميت حكومت وي را اعلام مي كند و انگيزه حركت و قيام خود را بر زبان مي آورد. البته واضح است كه بيان هدف و نهضت از ابتدا و حتي قبل از آغاز حركت ، نشان ِ اصالت آن ايده و مرام است و امكان تحريف آن هدف و انگيزه به كلي از بين مي رود، مخصوصاً اگر در طول راه و درمراحل مختلف قيام پيوسته به آن هدف اشاره شود و اين امر در نهضت كربلا به خوبي مشهود است .

صبح آن شبي كه استاندار مدينه از امام حسين (ع) تقاضاي بيعت براي يزيد كرد،مروان بن حكم در كوچه اي به امام برخورد نمود و به عنوان نصيحت عرض كرد كه من خيرخواه شما هستم و صلاح مي دانم كه با يزيد بيعت كنيد كه اين كار به نفع دين و دنياي شما مي باشد.

امام حسين (ع) در پاسخ او مطالبي را بيان فرمودند و هدف قيام و حركت توفنده خود را به صراحت اعلام كردند و فرمودند:

«اينك بايد فاتحه اسلام را خواند؛ زيرا مسلمانان به فرمانروايي يزيد گرفتار شده اند...! آن گاه مشروعيت حكومت بني اميه را زير سؤال برده و آن را قويّاً نفي مي كند و از جدش پيامبر اسلام (ص) نقل مي كند كه حكومت و خلافت بر خاندان ابوسفيان حرام است .»

ايشان مي فرمايد:

«از پيغمبر شنيده ام كه اگر روزي معاويه را در بالاي منبر من ديديد او را به زير آوريد».

با اين سخن مشروعيت حكومت پدر و برادرش را كه با معاويه به جنگ و ستيز پرداخته اند بيان كرده و در حقيقت اعلام مي كند كه اينك همان راه برادرم حسن (ع) و پدرم علي (ع) و در واقع راه و رسم جدم پيامبر اسلام است كه من مي پيمايم و اين بهترين بيان براي انگيزه نهضت و قيام او مي باشد. اين اعلان جنگ با يزيد و نفي پذيرش سلطه او از طرف امام معصوم زمان است و جالب است كه اين موضوع را تا لحظه شهادت و پايان ظاهري مبارزه قهرمانانه خود حفظ نموده و حتي قدمي از مواضع الهي خود عقب نشيني نكرد.

امام حسين (ع) تصميم به خروج از مدينه گرفته و عازم سفر مي شود و قبل ازحركت دو بار به زيارت مرقد مطهر رسول خدا (ص) رفته و منظور خود از قيام را، رواج خير و نيكي و معروف و انهدام پايه هاي فساد و منكرات ذكر نموده و در حالي كه خطاب به رسول خدا مي كرد تصميم خود را مبني بر مقاومت و مبارزه تا سرحدّ شهادت اعلام داشت .