بازگشت

پيروي از حكم شرع با علم عادي


امام در اطاعت فرمان خدا و فرمان بري از امر الهي به علم باطني خويش عمل نمي كند و همانند ديگر افراد عادي رفتار مي كند، و در عبادت و معامله و قراردادها با مردم و در تمام احكام شرع هم سان با ديگر افراد عادي است ؛ زيرا، خداوند تمام دستورهاي خود را از تمام بندگان يك سان خواسته و بر اين اساس ، پيامبر در حكم و قضاوت ميان مردم به علم باطني خود عمل نمي كرد و قضاوت خود را در ميان مردم بر علم عادي قرار داده بود، چنان كه مي فرمايد:

«انما اقضي بينكم بالبينات و الايمان و بعضكم ألحن بحجته من بعض فأيما رجل قطعت له من مال أخيه شيئاً فاءنما قطعت له به قطعة من النار»؛

همانا من قضاوت مي كنم ميان شما به شاهد و يمين و برخي از شما در اثبات ادعاي خود زيرك تر است پس هر مردي كه از مال برادرش چيزي را به سود او گرفتم و به او دادم ، آن مال همانند پاره اي از آتش است .

مقصود اين است كه هركس بر ادعاي خود شاهد داشت و يا سوگند ياد كرد، من به سود او قضاوت مي كنم ، چه راست بگويد و چه دروغ و اگر به دروغ چيزي را گفت ، همانند پاره اي از آتش است .

بنابراين ، هرچند به علم خدايي ، امام شهادت خود را بداند، بايد به وظيفه عادي اش عمل كند و شروط و ظروف متعارف را در نظر بگيرد و رفتار خود را بر آنها تطبيق كند، و اگر امام بخواهد در برخورد با مردم با علم خود عمل كند؛ حدود را جاري كند، از بسيار خوراكي ها و پوشاك ها و نوشيدني ها بپرهيزد و ديگران را نيز از آن ها دور كند. و از باطن پليد و گناهان پنهاني مردم بايد خبر دهد كه در اين صورت نظم اجتماعي به هم مي خورد.