بازگشت

سخن آخر با عاشوراييان


بسياري از قدرت مندان تاريخ بشر بر پايه حس ّ خلود و عشق به ماندن هميشگي مايل بودند كه پس از مرگشان نام و يادشان زنده بماند و چه بسا كه بناهاي يادبودي پيش از مرگ براي خود ساخته اند، و يا كتيبه هاي سنگي يا فلزّي از خود به يادگار گذاشته اند ولي هرگز اين نوشته ها در دل ها و سينه ها جا نگرفت .

اما آرمان هاي مردان الهي و پيام هاي مناديان دين و حقيقت با اين كه روي صفحه لرزان هوا منعكس شده بود، همواره در دل ها و سينه هاي انسان ها نقش بسته وخطوط نوراني آن زندگي نسل ها را در گستره تاريخ انسانيّت روشن نگه داشته است .

پيام هاي نهضت حسيني كه همواره با دود آه اين سالار شهيدان ، به امواج هواي گرم كربلا سپرده شده بود، و با خون پاك امام (ع) و ياران وفادار او بر زمين نقش بسته بود.چون از سر اخلاص و عشق به خدا بود رنگ جاودانگي گرفت .

بي ترديد نهضت الهي حسيني همانند دانشگاهي پويا آموزه ها و پيام هاي فراوان و مهمّي دارد كه در جاي خود بايد بيش از پيش مورد بررسي و بهره برداري قرار گيرد ونماز ظهر عاشورا كه بخش كوچكي از آن قيام الهي است ، براي بشريت به ويژه عاشوراييان و عاشقان ابي عبد الله پيام هايي داد كه مهم ترين آنها از اين قرار است :

1 - اهميّت نماز و عبوديت و بندگي خدا در زندگي انسان .

2 - فضيلت محافظت بر نماز در اول وقت آن .

3 - ضرورت ترويج نماز، با جماعت مسلمانان .

4 - مواظبت بر دفاع از نمازگزاران حتي در ميدان نبرد.

5 - جديّت در احترام به مقدسات دين و احياي اذان .

6 - استعانت و كمك خواستن از خدا در پيكار با ستمگران .

7 - تبعيّت از مكتب جهاد و شهادت در حفظ آرمان حسينيان ، زيرا اگر ما شيعيان در پي آن نباشيم كه بخش مربوط به خود را از آن حماسه جاويدان ، چون تابلويي آموزنده در زندگي شرافت مندانه ، استفاده نماييم بايد بر شيعه بودن خويش ترديد نماييم .

آري ما همواره بايد تلاش نمائيم كه در پايداري در صراط مستقيم حق جوئي وحق گرائي و احترام به مقدسات اصيل مذهب ، پايبندي به شعائر دين ، امر به معروف ونهي از منكر، مبارزه با خرافات ، جلوگيري از توهين ، تضعيف اسلام ناب محمدي (ص)،اصلاح برخي آداب و رسوم عزاداري كه آفات آن به شمار مي آيد، پيش گام باشيم وگرنه ناخواسته همسو با دشمنان به نهضت كربلا و بانيان ارجمند آن خيانت كرده ايم .

چه اين كه اگر حسين (ع) و يارانش با مهلت گرفتن از دشمن ، شب را تا صبح به نماز و دعا و تلاوت قرآن و استغفار پشت سر گذاشته و شب عاشورا را محفل انس با خدا وتقويت معنويت قرار داده اند. روا نيست ، به بهانه عزاداري با نواختن شيپور، ني ، فلود واجراي آهنگ هاي مبتذل و موسيقي غنايي و برهنه كردن بدن در جلو چشم نامحرمان و...مجالس عزا را به محفل شادي و گناه و معصيت الهي تبديل كنيم .

اگر امام حسين (ع) براي مبارزه با بدعت و نجات اسلام خون داد، حسينيان نيز با حفظ شعائر مذهبي و مراسم عزاداري سنّتي ، و پرهيز از هر نوع كارهاي من درآوردي - نظير شبيه سازي هاي غير واقعي ، چهار دست و پا راه رفتن و صورت را بر زمين كشيدن ، و خون آلوده كردن ، و قمه زدن در ملاعام - كه در دنياي امروز موجب وهن مذهب وبدبيني به مقدّسات ديني ، و ضرر غير قابل جبران مي گردد - بايد در تقويت دين و ترويج فرهنگ عاشورايي كه همان مبارزه با ستم و فساد و تباهي است ، همواره كوشش نمايند.

در شرايط كنوني به جاي قمه زني علني ، به ياد شهداي كربلا براي درمان بيماران و پاداش اخروي خون خود را به مراكز انتقال خون اهداء نمايند. چرا كه در موقعيّت كنوني بسياري از فقيهان نامي نظير آية الله شيخ محمد حسين كاشف الغطاء در «الفردوس الاعلي » علامه سيد محسن امين عاملي در «اعيان الشيعه » و نيز امام خميني و ديگران در وضع كنوني جهان به فتوا اجتناب از قمه زني و ممنوعيت آن داده اند.

مقام معظم رهبري مدظله العالي نيز در ديدار با روحانيون ، در آستانه ايام عاشوراي سال 1373 نيز باتوجه به شرايط زماني فرمود: «اين جانب از كسي كه تظاهر به قَمه زني كند قلباً راضي نيستم » و نيز در جاي ديگر مي فرمايد: «من در دو سه سال قبل از اين راجع به قمه زني مطلبي را گفتم و مردم عزيز ما آن مطلب را با همه وجود پذيرفتند، وعمل كردند.

اخيراً شخصي مطلبي را به من گفت كه خيلي برايم جالب و عجيب بود، براي شماهم نقل مي كنم : كسي كه با مسايل كشور شوروي سابق ، و اين بخشي كه شيعه نشين است - آذربايجان - آشنا بود مي گفت : آن وقتي كه كمونيست ها بر منطقه آذربايجان شوروي سابق مسلط شدند همه آثار اسلامي را از آنجا محو كردند مثلاً مساجد را به انبار تبديل كردند. سالن هاي ديني و مذهبي و حسينيه ها را به چيزهايي ديگر تبديل كردند وهيچ نشانه اي از اسلام و دين و تشيّع باقي نگذاشتند. فقط يك چيز را اجازه دادند و آن قمه زدن بود.

دستور العمل رؤساي كمونيستي به زير دستان خودشان اين بود، كه مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند، نماز جماعت برگزار كنند. اما اجازه دارند قمه بزنند. چرا؟! چون خود قمه زدن براي آنها يك وسيله تبليغ بر ضدّ دين و بر ضدّ تشيّع بود. بنابراين گاهي دشمن از بعضي چيزها اين گونه عليه دين استفاده مي كند. هرجا خرافات به ميان بيايد دين خالص بدنام خواهد شد.»

به تعبير شاعر خوش ذوق معاصر حجة الاسلام محدثي :

كي گفت حسين تو بر سر خويش بزن ؟!با تيغ به فرق خويشتن نيش بزن !

تيغي كه زني بر سر خود اي غافل بر فرق ستمگران بد كيش بزن

چنان كه گذشت ، روح اساسي نهضت حسيني امر به معروف و نهي از منكر بود.بنابراين محبّان حسيني بايد از نَوح به باطل و مدّاحي و مرثيه خواني افراد بي سواد كه داستان هاي بي اساس و خرافات پوچ و اشعار غلوآميز، و محتواي زبان حال بي مدرك ، و اخبار جعلي ، كه موجب وَهن معصومين و استهزاء مسلمين و تضعيف دين مي گردد. به شدت پرهيز، و جلوگيري نمايند، و نگذارند، كه مراسم مذهبي حركت آفرين عاشورا و اربعين حسيني و ديگر امامان با خرافات آميخته گردد و مسئوليت شرعي نخبگان وعلماي دين و مسئولان هيئت هاي مذهبي قهراً در اين زمينه سنگين تر خواهد بود.

سرانجام اگر سيّد الشّهدا(ع) در گرماگرم ظهر عاشورا در اوج تابش سوزان خورشيد پاييزي ، و تشنگي و در ميان صفير تير باران دشمن به نماز جماعت ايستاد. براي آن بود، كه به همگان اعم ّ از زن و مرد و پير و جوان مسلمان تفهيم نمايد كه به نماز اوّل وقت آن هم به جماعت اهميّت دهند! و احياي اين فريضه مهم را مهم تر از سينه زني ، زنجير زني ،علم كشي و نوحه خواني بدانند، و در ظهر عاشورا در مياديني كه سدّ معبر پيش نيايد.به اقامه نماز با جماعت همّت گمارند و نوجوانان و جوانان و مؤمنين بدانند كه عزاداري از بي نماز مقبول درگاه الهي نخواهد بود.

اگر بخواهيم مورد عنايت و توجه حضرت ابي عبد الله الحسين (ع) قرار بگيريم ، بايد نماز را سر لوحه زندگي خويش قرار دهيم . تا از پويندگان خط ّ سيد الشهدا و راه و روش اولياي خدا باشيم .

چنان كه امام خميني در جمع دانشجويان و اساتيد دانشكده الهيات و معارف اسلامي در تاريخ 14 / 3 / 59 فرمودند: «نماز پشتوانه ملت است . سيد الشهدا در همان ظهر عاشورا كه جنگي بزرگ بود و همه در معرض خطر بودند، وقتي يكي از اصحاب گفت :كه ظهر شده است . فرمود: ياد من آورديد نماز را و خدا تو را از نمازگزاران حساب كند. و ايستاد در همان جا نماز خواند: نگفت كه ما مي خواهيم جنگ بكنيم ، خير، جنگ را براي نماز كردند.»

از اين رو به جرأت مي توان نتيجه گرفت كه شهادت ياران و امام و اسارت خاندان پيامبر، حيات اسلام و قرآن جاودان را براي انسان به ارمغان آورد و به تعبير شباب شاعر ژرف انديش :



گر آن تشنه لب ، كشته عطشان نمي شد

قوي هرگز اركان ايمان نمي شد



به دين خدا مي شدي تنگ ، ميدان

اگر شاه دين سوي ميدان نمي شد



ز راه خدا باز ماندي ، همه كس

به راه خدا او، چو قربان نمي شد



به مرگ ديانت شدي كفر، خندان

به قتلش ، اگر ديده گريان نمي شد



جهانيش مهمان احساس نبودي

به خولي سرش ، تاكه مهمان نمي شد



سرش گر نمي خواند، آيات قرآن

به كس ، كشف اسرار قرآن نمي شد



كجا جمع گشتي ، پريشاني دين

اگر اهل بيتش ، پريشان نمي شد



كجا كاخ دين حق ، آباد گشتي

گرش خانمان ، جا به ويران نمي شد



محك شد حسين (ع)، ار نه تا صبح محشر

غِش كفر، هرگز نمايان نمي شد



ز دوزخ اميد نجاتش ، نبودي

«شباب »ار حسين را، ثنا خوان نمي شد



اين بخش را با دعاي سجده پايان «زيارت عاشورا»حُسن ختام مي بخشيم كه امام باقر(ع) ناظر خردسال صحنه عاشورا مي فرمايد: «اللهم لك الحمدُ حمدَ الشّاكرين َ لك َ علي مُصابِهِم . الحمدُ للهِ علي عظيم ِ رزيَّتي . اللهم ارْزُقني شفاعة َ الحسين ِ يوم َ الوُرودِ و ثَبِّت ْ لي قَدَم َ صِدْق ٍ عندك َ مع َ الحسين ِ و اصحاب ِ الحسين ِ الذين َ بذَلوا مُهَجَهُم دون َالحسين ِ عليه السّلام ُ معبود، تمامي حمد سپاس گزاران حقيقي در برابر آن چه به ايشان رسيده است ويژه توست ؛

و بر غم و اندوه سترگي كه در اين مصيبت بزرگ به من رسيد تنها تو را سپاس گويم . بارالها شفاعت حسين (ع) را به هنگام ورود بر خويش در سراي ديگر، روزي من فرما! و گام مرا در پيشگاه خود و همگام با حسين (ع) و ياران او - كه آخرين قطرات ذخيره خون دل خويش را در راه حسين (ع) افشاندند - استوار و پايدار فرما!»