بازگشت

مشروعيت و كيفيت نماز خوف


چنان كه مي دانيم نماز ركن دين مبين اسلام و به فرموده پيامبر اكرم نمازهاي پنج گانه شبانه روزي نخستين واجب امّت اسلامي و نخستين عملي است كه بالا برده مي شود و اوّلين چيزي است كه در فرداي قيامت از انسان سؤال مي شود كه اگر پذيرفته شود بقيه اعمال آدمي پذيرفته مي شود وگرنه ديگر كارهاي ديني مورد قبول درگاه الهي قرار نمي گيرد.

از نظر فقيهان با توجه به آيات وارده از جمله (فَأَقيمُوا الصَّلوة َ اِن َّ الصَّلوة َ كانت علي الْمؤمِنين َ كتاباً موقوتاً) پس نماز را به پا داريد زيرا نماز وظيفه ثابت و معيني براي مؤمنان است . و نيز: (وَأْمُرْ أهلَك َ بالصَّلوة ِ و اصطَبِر عليهَا) اي پيامبر وابستگان را به نماز فرمان ده و بر انجام آن با جديّت شكيبا باش .

وجوب عيني نمازهاي يوميّه بر همه مكلّفان ، جز زنان در دوران عادت ماهيانه ، درهر شرايط و با هر كيفيت ممكن ، حتّي با اشاره پلك ها و ذكر قلبي تنها، از مسائل اتّفاقي وبلكه ضروري دين شناخته شده است .

حتّي در ميدان كارزار، و در حال درگيري با دشمن غدّار به عنوان نماز خَوف و مُطارَده بايد انجام گيرد. كه مشروعيّت نماز خَوف و جِواز قصر آن در سفر و حضر، در زمان غيبت نيز اتّفاقي فقهاي اسلامي است . جز مالك كه بر اين باور است . كه در حضر نماز خَوف دو ركعتي و قصر نمي شود، و تنها از كيفيّت و هيأت اَداي آن كم مي شود. نه كمّيّت ركعات نماز. مستند ديگر فقهاي ما افزون بر نماز خَوف پيامبر در غزوات : ذات ُ الرِّقاع سه ميلي مدينه در منطقة نَجد؛ و بطن ُ النَّخيل (بين طائف و مكه ) و عُسفان (36 ميلي بين مكه حُجفه ). و نماز خَوف اميرمؤمنان در صفّين و ليلة الهَرير، و نماز ظهر عاشوراي سيّدالشّهداء و ديگر روايات ، كه خداوند مي فرمايد: (و اِذا ضَربتُم في الاَرض ِ فليس َ علَيكُم جُناح ٌ أَن تَقصُروامن َ الصَّلوة ِ اِن ْ خِفتُم أَن يفتِنَكُم الّذين َ كَفَرُوا، اِن َّ الكافِرين َ كان َ لكُم عَدوّاً مبيناً. و اذَا كنت َ فيهم فَأَقمت َ لهم ُ الصَّلوة َ فَلَتَقُم طائفَة ٌ منهم معك َ وَلْيَأخذوا حذرَهُم وأسلِحَتَهم وَدَّ الَّذين َ كفروُا لوتغفلون َ عن أسلِحَتكُم و أمتِعَتِكُم فَيَميلون َ عليكم مَيلَة ً واحدَة ً ولا جُناج َ عليكم ْ اِن ْ كان َ بكُم أَذي ً من ْ مَطرٍ أوْ كنتم ْ مرْضي اَن تَضَعوا أسلِحتَكم ْ و خُذوُا حِذْركُم اِن َّ اللهَ أَعدَّ لِلكافِرين َ عذاباً مهيناً. فاِذا قَضَيتُم ُ الصَّلوة َ فَأذكُروا اللهَ قياماً و قُعوُداً وعلي جُنُوبِكم ْ فَاِذا اطْمَأَنَنْتُم ْ فَأَقيمُوا الصَّلوة َ اِن َّ الصَّلوة َ كانت علي المُؤمنين َ كتاباً موُقوتاً) كه ترجمه منظوم آيات مزبور از زبان شاعر جوان معاصر نيشابوري كه بسيار رسا و زيباست ، چنين است :



چو راه سفر را گرفتيد باز

گناهي نباشد شكسته نماز



دو ركعت بخوانيد جاي جهاد

به فرمان و دستور پروردگار



«نگرديد غافل ز كفّار خوار

ز نيرنگ آن قوم ناسازگار»



كه بس آشكار است آن دشمني

كه دارند آن كافران دني



پس آن گه كه شخص تو اي مصطفي

ميان سپاهي به وقت غزا



چو خواهي كه برجاي آري نماز

عبادت كني خالق بي نياز



گروهي مسلّح شوندت عَسس

نگهبان بگردند ازپيش و پس



پس آن گه كه سجده به جاي آورند

نماز و عبادت به پايان برند



گروهي كه اوّل نخوانده نماز

خود از بهر خواندن بيايند باز



بيايند افراد آن با سلاح

«نمايد خِرَد بر تو راه صلاح »



بلي كافران مي كَشند انتظار

كه غَفلَت نماييد در كارزار



كه ناگه به سوي شما حمله ور

بگردند با نيزه و با سپر



چو بيماري و بارش آسمان

شما را به رنج افكند، آن زمان



گناهي نباشد گشاييد اگر

در آن چند لحظه سلاح از كمر



وليكن در اين حال هم بر حذر

بمانيد از خصم تيره گهر



كه از بهر كفّار روز شمار

عذابي نهاد است پروردگار



كه گردند نابود و خوار و ذليل

بر آنها تباهي بگردد گسيل



پس از آن كه پايان پذيرد نماز

بمانيد در حالت احتزار



به هر حال كايد به دست شما

نماييد تسبيح يكتا خدا



به پهلو و بنشسته و ايستا

به هر حال گوييد ذكر خدا



پس از آن گه كه ايمن شديد از عدو

چو دانيد نايد گزندي از او



در اين حال خوانيد كامل نماز

«بگرديد مشغول راز ونياز»



كه بر مؤمنان به پروردگار

بود واجب اين حكم در روزگار



بنابراين چگونگي اجراي اين نماز در ميادين نبرد در آغاز به وسيله قرآن كريم درقالب نَمونه ، بيان حكم شده است تا براي مسلمانان واضح تر و زيباتر از كار درآيد و به تعبير منطقي از نوع تعريف به مثال است ، كه پيامبر را امام جماعت فرض كرده ، ومأمومين را به دو گروه دسته بندي كرده است . كه امام صادق (ع) در توضيح آن چنين فرمود: رسول خدا در جنگ ذات الرِّقَاع با اصحاب خود به نماز ايستاد.

به اين صورت كه ياران را دو قسمت كرد: يك دسته را روياروي دشمن قرار داد، و بادسته ديگر نماز خواند. آن حضرت تكبير فرمود آنان نيز گفتند، آن جناب حمد و سوره خواند و آنان ساكت بودند، او ركوع نمود آنان نيز ركوع كردند، او سجده به جا آورد آنان نيزسجده كردند.

سپس پيامبر خدا براي ركعت دوّم به پا خواست ، و ديگر چيزي از حمد و سوره ركعت دوّم نخواند تا نمازگزاران به صورت فرادا ركعت دوم خود را به پايان بردند، و به يكديگر سلام دادند، و جاي خود را با گروه محافظان عوض كردند، و در برابر دشمن ايستادند.

دسته دوم كه تا كنون در برابر دشمنان ايستاده بودند، با پيامبر(ص) اقامت نماز جماعت بستند. آن جناب تكبير گفت آنان نيز گفتند و در حال قَرائت پيامبر سكوت كردند. تا آن حضرت به ركوع رفت آنان نيز به ركوع رفتند آن حضرت سجده نمود آنان نيزبه سجده رفتند. آن گاه پيامبر خدا نشست و تشهّد خواند و سلام داد آنان برخاستند و يك ركعت باقي مانده خود را فرادا به پايان بردند، و در آخر به يكديگر سلام دادند؛ و اين همان نماز خَوفي است كه خداوند به پيامبرش دستور داده است .

نماز شدّت خوف يا مُطارَدَه كه شامل نگراني از سَيل و دَرنده و غيره بر جان مسلمانان به حكم آيه شريفه : (حافظوُاعلي الصَّلَواة ِ و الصَّلوة ِ الْوسطي َ و قُومُواللهِ قانِتين َ. فَاِن خِفْتُم فَرِجالاً اَوْ رُكبَاناً فَاذا أَمِنْتُم فَاذْكُروا اللهَ كَما علَّمَكُم ُ ما لم تَكونوا تَعلَمون َ).

در انجام نماز به خصوص نماز مياني - ظهر يا صبح - كوشا باشيد، و از روي خضوع و فرمان برداري براي خدا به پا خيزيد، و اگر به خاطر خطر نگران شديد نماز را در حال سواره يا پياده به جا آريد.امّا هنگامي كه امنيّت خود را باز يافتند. پس خدا را ياد كنيد(نماز را به صورت معمولي بخوانيد)همان گونه كه خداوند چيزهايي را كه مي دانستيد به شما آموزش داد.

بر اساس قاعده فقهي : «اَلْمَيْسورُ لا يَسقُط ُ بالْمَعسُورِ» با حدّاقل اَذكار و به هرصورت كه مقدور باشد، انجام مي گيرد. نماز خَوف با توجّه به آيات ياد شده به دو نوع : خَوف و شدّت خوف يا مُطارَدَه دسته بندي مي شود، كه معروف ترين نماز خَوف نوع نخست همان خَوف ذات ِ الرّقاع است ، كه براي نخستين بار توسط شخص نبي ّ اكرم (ص)، اِجرا شد، وكيفيت آن مورد پذيرش همه فقيهان مذاهب برجسته اسلامي ، جز حَنَفيان است .

پيدا است ، كه منظور از بودن پيامبر(ص) در ميان مسلمانان براي اِقامه نمازجَماعت در صورت وجود خوف از عَدُو اين نيست كه انجام نماز خَوف مشروط به حضورشخص پيغمبراست .بلكه مقصود حُضور امام و پيشوايي براي اقامه نماز جماعت در ميان سربازان و مجاهدان اسلام است . از اين رو حضرت علي و امام حسين در صِفّين و كربلا وحتّي حُذيفة بن يَمان در فتح طبرستان در بحبوحه نبرد پس از درگذشت پيامبر نماز خوف به جاي آوردند و ادعاي منسوخ شدن اين حكم كه از سوي قاضي اَبو يوسف مطرح شده ، بي اساس خواهد بود. و تأكيد آيه تشريع نماز خَوف بر اِقامه آن به جَماعت به اِمامت آن حضرت حتّي در ميدان جنگ با كفّار افزون برمشروعيت آن بيان گر اهميّت اصل نماز آن هم به جماعت ، و در اوّل وقت مي باشد. مطمئناً چنين نمازي در تأمين آرامش روان رزمندگان و بالا بردن روحيه آنان در نبرد با دشمنان و هم دلي و هماهنگي مسلمانان ،تأثير به سزائي داشته ، و خواهد داشت . كه شرايط اجرايي آن از اين قرار است :

1 - مدافعان مسلمان در ميدان نبرد دست كم قابل تفريق به دو دسته پاسدار و نمازگزار باشند.

2 - دشمن قوي و نگراني منطقي از هجوم دشمن به رزمندگان در حال نماز باشد.

3 - نماز به جماعت و رو به قبله باشد، و دشمن در جهت قبله مستقرّ نباشد.

4 - حفظ آمادگي دفاعي در حين نماز با همراه داشتن اسلحه اگر چه خون آلوده باشد.

چرا كه نماز خَوف از عدو، آتش بس موقّت يك جانبه از سوي فرمانده مجاهدان مسلمان به دشمنان اسلام است . در ميدان نبرد اگر مدافعان اندك و يا دشمن نزديك و يادر حال زَد و خورد و درگيري ، خَوف شديد، باشد نماز مُطارَدَه خوانده مي شود. چنان كه اميرالمؤمنين در ليلة الهرير نمازش در اذكار تسبيح و تحميد و تكبير و تهليل خلاصه شده بود.