بازگشت

تلاش براي گسترش قلمرو


مختار كه پس از سركوب اشراف و وابستگان به اموي ها و زبيري ها، مشكل داخلي خود را حل نموده بود به فكر توسعه مناطق تحت حكومت خود افتاد. بصره مأمن فراريان كوفه و پايگاه زبيريان در عراق، يكي از نقاط مورد توجه مختار بود كه طبعاً كانون خطر نيز براي او محسوب مي شد. اقدام مختار مي توانست در جهت جذب شيعيان اندك آن ديار نيز باشد. مختار، مثني بن مخرّبه رهبر شيعيان بصره را به اين شهر فرستاد تا مردم را عليه ابن زبير بشوراند ليكن در جنگي كه درگرفت تعدادي از يارانش كشته شدند و خود به كوفه رفت و به مختار پيوست. [1] نقطه ديگري كه مورد توجه مختار بود «حجاز» مقر اصلي ابن زبير بود. مختار سعي داشت به بهانه كمك به ابن زبير در دفع حمله سپاه شام به حجاز، مدينه را تحت تسلط خود درآورد. اما با درگيري نيروهاي اعزامي مختار با نيروهاي ابن زبير، بسياري از آنها كشته و بسياري نيز گريختند. [2] از نامه اي كه مختار براي محمدبن حنفيه فرستاده بر مي آيد كه هدف مختار از بين بردن دشمنان اهل بيت (ع) و رها كردن سرزمين حجاز براي حاكميت شيعي بوده است. اگر چه ابن حنفيه در پاسخ نامه او كه از وي اجازه خواسته بود تا سپاه بي شماري را به سوي مدينه گسيل كند، با تمجيد از او و نيتش نوشت: «اگر من قصد جنگ داشتم مردمان زيادي بودند كه به من ملحق مي شدند اما من خود كناره گرفته ام». [3] مدتي بعد ابن زبير، محمدبن حنفيه و جمعي از بني هاشم را كه به مكه رفته بودند، براي بيعت تحت فشار قرار داد و چون از اين كار سر باززدند ايشان را زنداني و حتي تهديد به آتش زدن نمود. ابن حنفيه طي نامه اي از مختار كمك خواست و او نيز با اعزام گروهي به مكه توانست آنها را آزاد نمايد. اين گروه با شعار «يا لثارات الحسين» به طرف زمزم، محل زندان بني هاشم رفته و آنها را رها كردند. بين نيروهاي ابن زبير و اين گروه به دليل عدم خونريزي در حرم درگيري رخ نداد [4] و از آنجا كه ياران مختار با چوب (نه با شمشير) وارد مكه شدند به نام «خشبيه» شهرت يافتند.


پاورقي

[1] تاريخ طبري، ج‏8، صص‏3361 - 3359.

[2] تاريخ طبري، ج‏8، صص‏3369 - 3367.

[3] همان، ص‏3370.

[4] همان، ص‏3370.