بازگشت

آخرين تلاش


امام حسين(ع) در واپسين لحظات زندگي خود بر اثر كثرت جراحات و خونريزي قدرت حركت و جنگيدن را از دست داده بود، و بر زمين افتاده بود. سپاه سفاك و ددمنش عمر سعد از هر سو بر امام(ع) حمله مي كردند. هر كس با هر سلاح و وسيله اي كه در اختيار داشت، بر بدن مقدس امام(ع) ضربه اي وارد مي كرد. زينب كبري(س) كه شاهد سفاكي ها و ددمنشي هاي يزيديان بود، وظيفه خود مي دانست كه به هر قيمت و از هر راه ممكن از جان مقدس برادر دفاع كند؛ ولي از يك زن تنها در ميان ده ها هزار سپاه چه كاري ساخته بود. زينب كبري(س) به عنوان آخرين تلاش براي دفاع از جان امام حسين(ع)، عمر سعد ملعون فرمانده سپاه را مخاطب قرار داد. گفت:

«اي عمر سعد! ابا عبدالله را مي كشند و تو نظاره مي كني؟»

سخن زينب اشك از چشمان پليد عمر سعد بر گونه ها و محاسن او سرازير كرد، و چهره از زينب برتافت. [1] .


پاورقي

[1] همان، ج‏45، ص‏55.