بازگشت

بر بالين علي اكبر


يكي از صحنه هايي كه بر امام حسين(ع) بسيار سخت گذشت، شهادت فرزندش علي اكبر بود. هنگامي كه علي اكبر به ميدان مي رفت، امام حسين(ع)، انگشت سبابه اش را به سوي آسمان نشانه رفت و گفت: «خداوندا! عليه اين قوم گواه باش! همانا جواني به مبارزه آنان رفت كه در گفتار، اخلاق و خلقت [اندام ] شبيه ترين مردم به پيامبر تو است. هرگاه ما مشتاق ديدار پيامبرت مي گرديديم، به چهره او نگاه مي كرديم. خداوندا! بركات زمين را از آنان بازدار، آنها را به شدت پراكنده كن و...»

تحمل اين صحنه به قدري بر امام (ع) سخت و دشوار آمد كه او را كه مظهر رأفت و رحمت خداوند است به نفرين عليه آنان واداشت. زينب كبري(س) در اين موقعيت دشوار برادرش را تنها نگذاشت. هنگامي كه امام حسين(ع) بر بالين بدن غرق در خون فرزندش بود، حميد بن مسلم گويد:

«بسان طلوع خورشيد، زني از خيمه ها خارج شد و شتابان با آه و ناله و فغان به سوي امام حسين(ع) رفت. او مي گفت: «اي عزيزم! اي ميوه دلم!، اي نور ديده ام!» هنگامي كه درباره آن زن پرسيدم، به من گفته شد او زينب دختر علي(ع) است. زينب آمد و خود را بر بدن فرزند برادر انداخت. امام حسين(ع) دست خواهر را گرفت و به خيمه ها بازگرداند.» [1] .


پاورقي

[1] همان، ج‏45، ص‏43 - 44.