بازگشت

گفتگوي امام با زينب در عصر تاسوعا


روز تاسوعا عمر سعد نامه اي از سوي ابن زياد دريافت كرد، كه به او فرمان داده بود، يا حسين(ع) را به سازش و تسليم وادار نمايد، و يا او و يارانش را از دم تيغ بگذراند. در پي رسيدن اين فرمان عمر سعد به سپاه خود فرمان آماده باش داد، و به سوي اردوگاه امام(ع) حركت كردند. هنگام عصر بود كه امام حسين(ع) در مقابل خيمه اش با تكيه به شمشير، سر به زانو نهاده، چند لحظه اي به خواب رفته بود. زينب كبري(س) كه كاملاً مراقب اوضاع بود، با شنيدن صداي هياهوي نزديك شدن سپاه دشمن نزد برادر شتافت و گفت: «اي برادر! آيا اين صداها را نمي شنوي كه به ما نزديك مي شود؟» امام حسين(ع) سر از زانو برداشت و فرمود: «اي خواهر! در همين لحظه جدم پيامبر(ص)، پدرم علي، مادرم فاطمه، و برادرم حسن را در خواب ديدم كه به من فرمودند:

«اي حسين! تو به همين زودي به ما مي پيوندي!».

نقل شده است زينب(س) با شنيدن اين سخن سيلي به صورت زد و فرياد را به ناله بلند كرد. امام حسين(ع) به او فرمود:«آرام باش! ما را دشمن شاد نساز!» [1] .

امام(ع) در اين برخورد به طور صريح و آشكار خبر شهادت خود را با زينب(س) در ميان گذاشت و او را در برخورد با حوادث آينده به صبر و پايداري دعوت كرد.


پاورقي

[1] همان، ج‏44، ص‏391.