بازگشت

اظهار ندامت نمودن يزيد پليد از كردار زشت خود


مرحوم طريحي در منتخب مي نويسد:

چون يزيد به حسب ظاهر از كردار زشت خود دست كشيد در آشكار و خلوت اظهار ندامت مي كرد و مي گفت: مالي و للحسين مرا با حسين چكار بود


همينكه صبح شد اسيران را از خرابه به منزل خويش طلبيد اظهار ندامت نمود و معذرت خواست و گفت اكنون بگوئيد ببينم كدام يك از اين دو در نزد شما پسنديده است ماندن در شام يا مراجعت به مدينه اينجا بمانيد كمال مواظبت را درباره ي شما خواهم نمود به مدينه برويد عطا و جايزه ي گرانبها به شما خواهم داد و عيال ويلان سلطان شهيدان به گريه درآمدند عليا مكرمه زينب خاتون عليهاالسلام كه از بزرگ حرم بود فرمود اي يزيد خواهش ما يك مشت زن اسير آنست كه اولا اذن بدهي تا چند روز براي سيد و آقاي خود گريه و ناله كنيم زيرا ما را نگذاشته كه براي شهيدان خود گريه كنيم و عزاي آنها را بر سرپا نمائيم اين داغ در دل خواهرها و مادرها و دخترها مانده نحب اولا ان ننوح علي الحسين عليه السلام يزيد قبول كرد و اجازت داد ثم اخليت لهن الحجر و البيوت في دمشق پس يزيد حكم كرد خانه ها و حجره ها از براي ايشان خالي كردند آن برادر كشته ها و جوان مرده ها را منزل دادند و نيز اسباب عزاداري فراهم كردند زنان هاشمي و قريشي كه در شام بودند شنيدند كه اهل بيت به عزاداري مشغولند و يزيد ممانعت ندارد لهذا آنچه زن از محبان بود لباسهاي سياه پوشيدند به هيئت اجتماع به منزل آن عزاداران غريب مي آمدند و نوحه گري مي نمودند و لم يبق هاشمية و لا قريشية الا و لبست السواد علي الحسين و ندبوه علي ما نقل سبعة ايام مدت هفت روز در شام عزاي امام عليه السلام برپا بود و مرثيه خوان عليا مكرمه زينب خاتون و ام كلثوم سلام الله عليها و سكينه خاتون عليهاالسلام بود چنانچه مرحوم مجلسي عليه الرحمه در بحار مرثيه عليا مكرمه را كه در شام خوانده بود نقل مي نمايد