كيفيت كشتن شمر امام را
مرحوم حاج ميرزا رفيع گرمرودي در كتاب ذريعة النجاة از منتخب طريحي نقل كرده و مي نويسد:
امام عليه السلام در وقتي كه بحالت غشوه روي زمين افتاده بودند شمر ملعون بطرف آن جناب آمد تا به نزديكش رسيد و با پاي چكمه دار به روي سينه آن حضرت نشست، امام عليه السلام نشستن آن ناپاك را روي سينه خود حس كرد و فرمود:
يا ويلك من انت فقد ارتقيت مرتقا عظيما، واي بر تو، كيستي، همانا به جاي مرتفع و عظيمي نشسته اي؟
آن ناپاك در جواب گفت: من شمر هستم.
حضرت فرمودند: واي بر تو، من كيستم؟
در جواب گفت:تو حسين بن علي بوده و مادرت فاطمه زهراء و جدت محمد مصطفي مي باشد.
امام عليه السلام فرمود: واي بر تو به حسب و نسب مرا مي شناسي پس چرا من را مي كشي؟
شمر ملعون گفت: اگر تو را نكشم پس چه كسي جايزه يزيد را دريافت نمايد؟
امام عليه السلام فرمود: كدام يك نزد تو بهتر است، جايزه يزيد يا شفاعت جد من رسول خدا صلي الله عليه و آله؟
آن ملعون گفت: مقدار يك دانيق از جايزه يزيد نزد من بهتر است از تو و از جدت.
امام عليه السلام فرمود: حال كه از كشتن من چاره اي نيست پس يك جرعه آب به من بده.
آن حرامزاده گفت: هرگز يك قطره آب به تو نخواهم داد تا مرگ را بچشي.
امام عليه السلام فرمودند: روي و شكمت را بگشا.
آن ملعون روي و شكم خويش را گشود تا حضرت مشاهده نمايند پس ناگاه امام عليه السلام ديدند كه آن ناپاك ابلق و به مرض برص مبتلا است و صورتش شبيه سگ ها و خوك ها مي باشد.
امام عليه السلام فرمودند: جدم رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم راست فرموده اند.
آن ملعون گفت: جدت چه گفته است؟
امام عليه السلام فرمودند: جدم به پدر من مي فرمود: اي علي اين فرزند تو را مردي ابلق كه به مرض پيسي مبتلاء است و شبيه ترين خلائق به سگ ها و خوك ها است مي كشد.
آن ملعون پس از استماع اين كلام در غضب شد و گفت مرا به سگها و خوك ها تشبيه مي كني، بخدا قسم سر تو را از قفا خواهم بريد، سپس آن كافر امام عليه السلام را
برگردانيد و سر مبارك آن سرور را از قفا بريد و جدا كرد.
ابومخنف مي نويسد:
شمر حرامزاده در حالي كه سر مبارك امام عليه السلام را مي بريد اين اشعار را مي خواند:
اقتلك اليوم و نفسي تعلم
علما يقينيا ليس فيه مزعم
ان اباك خير من تكلم
بعد النبي المصطفي المعظم
اقتلك اليوم و سوف اندم
و ان مثواي غدا جهنم
يعني: امروز تو را مي كشم و حال آنكه خود مي دانم به علم اليقين كه در آن شكي نيست همانا پدرت بهترين كساني است كه بعد از پيغمبر برگزيده و بزرگ سخن گفته اند.
امروز تو را مي كشم و عنقريب پشيمان خواهم شد و همانا منزل و مأواي من فردا جهنم مي باشد.
ابومخنف مي گويد: هر عضوي از حلقوم حضرت را كه مي بريد امام عليه السلام نداء مي كرد:
وامحمداه، واجداه، واابتاه، واحسناه، واجعفراه، واعقيلا، واعباسا، واقتيلاه، واقلةناصراه.
مرحوم طريحي در منتخب مي نويسد:
وقتي آن ملعون سر مبارك امام عليه السلام را جدا كرد، آن سر انور را به نيزه زد و تكبير گفت و لشگر نيز بدنبال او تكبير گفتند.
ابومخنف مي گويد:
لشگر سه بار تكبير گفتند و زمين لرزيد و شرق و غرب عالم تاريك شد و زلزله و برق و رعد مردم را فروگرفت و آسمان خون تازه باريد و منادي از آسمان نداء كرد:
به خدا سوگند امام فرزند امام و برادر امام و پدر امامان يعني حسين بن علي بن ابيطالب صلوات الله و سلامه عليه كشته شد