شهادت عبدالرحمن بن عقيل
پس از شهادت جعفر بن عقيل برادرش عبدالرحمن از سلاله خير سليل اذن جهاد يافت و با دل شكسته روي به معركه نهاد و به فرموده مرحوم مجلسي در بحار اين رجز را خواند:
ابي عقيل فاعرفوا مكاني
من هاشم و هاشم اخواني
كهول صدق سادة الاقران
هذا حسين شامخ البيان
و سيد الشبيب مع الشبان
هفده تن از مردان كوفه و شام را به راه عدم فرستاد و عاقبةالامر با تير عبدالله بن عروه خثعمي از جام سعادت شربت شهادت چشيد رضوان الله عليه.
مرحوم صدر قزويني در حدائق الانس فرموده:
در اثناء محاربه عبدالرحمن با لشگر اعداء عبدالله بن عقيل به حمايت برادر و خونخواهي جعفر از شاه تشنه لب اذن گرفت و روي به معركه نهاد خود را به
برادرش عبدالرحمن رسانيد و هر دو پشت به پشت هم داده و گروه انبوهي را شكست دادند، عاقبت از كثرت لشگر تفرقه ميان آن دو برادر افتاد يكي را فوجي در ميان گرفتند و پاره پاره كردند و ديگري را گروهي محاصره نموده و قطعه قطعه كردند.
قاتل عبدالله بن عقيل نامردي بود بنام عبدالله بن عثمان كه با ضربت عمود مغز سر عبدالله بن عقيل را پريشان ساخت