بازگشت

شهادت عروه غلام حر بن يزيد رياحي


پس از شهادت حر و پسر و برادرش جناب حر غلامي داشت بنام عروه كه همراه آقايش از لشگر عمر سعد به سپاه امام مظلوم عليه السلام ملحق شده بود وي پس از آنكه ناظر شهادت آقا و آقازاده و برادر آقايش بود عرصه بر او تنگ شد بطوري كه از جان شيرين سير گرديد و بي اختيار مركب به ميدان تاخت و تني چند از آن نامردان را به خاك مذلت انداخت و بدين ترتيب داغ خود را فرو نشاند سپس از ميدان مراجعه كرد و خود را مقابل امام عليه السلام رساند و به روي قدمهاي مبارك آن حضرت افتاد و عرض كرد:

مرا ببخش كه بدون رخصت شما به ميدان رفتم، اختيار از دست رفته بود اينك پوزش خواسته و از شما درخواست اذن مي كنم.

امام عليه السلام به او اذن داد، وي پس از دريافت اذن مركب به جولان درآورد و خود را زد به درياي لشگر، لشگر عمر سعد محاصره اش كردند و از اطراف به او حمله نموده و با حربه هاي خود بدنش را پاره پاره كردند.