بازگشت

قاسم در شب عاشورا


از ابوحمزه ي ثمالي روايت شده است كه در شب عاشورا امام حسين عليه السلام اصحاب و ياران خود را جمع كرد و بيعت و عهد را از آنان برداشت و فرمود: ما فردا كشته مي شويم. هر كس مي خواهد برود، از تاريكي شب استفاده كند و برود.

ياران و اصحاب يكي پس از ديگري از جاي برخاسته اظهار وفاداري كردند. قاسم، اين نوجوان شجاع و فداكار، نيز برخاست و گفت: عمو جان! آيا من هم كشته خواهم شد؟

امام عليه السلام فرمود: «يا بني كيف الموت عندك؟» (پسرم! مرگ در نظر تو چگونه است؟). قاسم گفت: «يا عم احلي من العسل» (عموجان![مرگ در راه و ركاب تو ]نزد من از عسل شيرين تر است).

امام فرمود: آري به خدا سوگند، تو نيز پس از بلاي عظيم كشته مي شوي [1] .



پاورقي

[1] محمد تقي سپهر، ناسخ التواريخ (در احوالات سيدالشهداء عليه‏السلام)، ج 2، ص 220؛ ابوالحسن شعراني، دمع السجوم، ص 116.