بازگشت

حسن بن حسن(حسن مثني)


حسن بن حسن معروف به «حسن مثني» يكي از پسران امام حسن مجتبي عليه السلام است. كنيه ي آن بزرگوار ابومحمد و مادرش خولة دختر منظور فزاريه [1] است. متأسفانه سال تولد او مشخص نيست. اما مرحوم امين او را در روز عاشورا نوجواني هفده ساله مي داند [2] .

قبلا اشاره كرديم كه حسن مثني يكي از دختران عمويش امام حسين عليه السلام را خواستگاري كرد. امام حسين عليه السلام به او فرمود: از ميان فاطمه و سكينه هر كدام را كه بيشتر دوست


داري انتخاب كن!

حسن مثني شرم كرد و جواب نداد. امام حسين عليه السلام فرمود: من براي تو فاطمه را برگزيدم. او به مادرم فاطمه ي زهرا دختر رسول خدا شبيه تر است [3] .

ابوالحسن شعراني مي نويسد: تزويج يا زفاف حسن مثني و فاطمه در همان ايام خروج امام حسين عليه السلام از مدينه يا در راه ميان مدينه و كربلا بوده است و فاطمه در كربلا نوعروس بود، براي آنكه همان اوقات بالغه گرديده و نه سالش تمام شده بود [4] .

حسن مثني همراه امام حسين عليه السلام در كربلا حاضر بود و در روز عاشورا به ميدان جنگ رفت و با دشمنان خدا جنگ سختي كرد [5] .

سيد بن طاووس مي نويسد: حسن مثني هفده نفر را به خاك هلاكت انداخت و هيجده زخم بر بدن مباركش وارد شد [6] .

مقرم مي نويسد: دست راست او نيز قطع شده بود [7] بر اثر زخمها و خونريزي زياد بيهوش در ميدان افتاده بود. دشمن خيال كرد او نيز كشته شده است. روز يازدهم وقتي كه به دستور عمر سعد سرهاي شهدا را جدا مي كردند، ديدند او هنوز زنده است. اسماء بن خارجه ي فزاري، يكي از سربازان دشمن كه با مادر او


نسبت داشت، گفت: او را به خاطر من واگذاريد. اگر امير عبيدالله زياد او را به من بخشيد كه هيچ، و اگر نبخشيد، هر چه رأي او باشد عمل خواهد شد.

او را رها كردند و اسماء، حسن مثني را به كوفه برد. وقتي اين حكايت را براي عبيدالله نقل كردند، گفت: او را براي ابي حساس واگذاريد، پسر خواهر اوست.

اسماء او را معالجه كرد و به مدينه فرستاد [8] .

مشهور آن است كه حسن مثني در سي و پنج سالگي به دستور عبدالملك [9] پنجمين خليفه ي اموي مسموم شد [10] و قبر شريف او در قبرستان بقيع است. شيخ مفيد مي نويسد: حسن بن حسن در سي و پنج سالگي رحلت كرد [11] .

برخي از تاريخ نويسان نوشته اند: سليمان بن عبدالملك حسن بن حسن را در سال 97 ه ق و در سن پنجاه و سه سالگي مسموم كرده است [12] و برخي ديگر مسموميت او را به دستور وليد بن عبدالملك مي دانند [13] .

پس از رحلت حسن مثني، همسرش فاطمه دختر امام حسين عليه السلام بر سر قبر او خيمه زد و در آن به عبادت


پرداخت. روزها روزه مي گرفت و شبها نماز مي خواند. يك سال كه گذشت به كنيزان خود گفت چون شب شد اين خيمه را جمع كنيد. وقتي شب فرارسيد، فاطمه شنيد كه گوينده اي مي گويد: «هل وجدوا ما فقدوا» (آيا گمشده ي خود را يافتند؟). ديگري جواب داد: «بل يئسوا فانقلبوا» (بكله مأيوس شده، بازگشتند) [14] .



پاورقي

[1] شيخ مفيد، ارشاد، ص 360.

[2] اعيان الشيعة، ج 5، ص 43.

[3] شيخ مفيد، ارشاد، ص 366.

[4] دمع السجوم، ص 171.

[5] شيخ مفيد، ارشاد، ص 365.

[6] لهوف، ص 145.

[7] مقتل الحسين، ص 306.

[8] علامه شيخ محمد حسين اعلمي حائري، دائرة المعارف الشيعة العامة، ج 8، ص 62.

[9] عبدالملک بن مروان بن حکم اموي در سال 20 ه ق متولد شد و به سال 65 ه ق به خلافت رسيد و در سال 86 درگذشت (علي اکبر دهخدا، لغت نامه، ذيل عبدالملک).

[10] علي قرني گلپايگاني، منهاج الدموع، ص 324.

[11] ارشاد، ص 366.

[12] شيخ محمد حسين اعلمي حائري، دائرة المعارف الشيعة العامة، ج 8، ص 62.

[13] باقر شريف القرشي، حيات الامام الحسن، ج 2، ص 472.

[14] شيخ مفيد، ارشاد، ص 366.