بازگشت

سكينه روايت مي كند


حضرت سكينه دختر امام حسين عليه السلام از عمه اش ام كلثوم دختر علي عليه السلام و از مادرش حضرت فاطمه سلام الله عليها و او از پدرش رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل مي كند كه آن حضرت فرمود:

در شب معراج داخل بهشت شدم، قصري بزرگ از مرواريد سفيد ديدم. بر آن قصر دري مزين به در و ياقوت بود و بر درش پرده اي آويخته بود. نگاه كردم، ديدم اين عبارت بر در نوشته شده است:

لا اله الا الله محمد رسول الله علي ولي القوم.

نيست خدايي جز خداي يگانه، محمد رسول خدا و علي سرپرست امت محمد است.

و بر پرده چنين نوشته شده است:

بخ بخ من مثل شيعة علي؟

به به، به به! چه كسي مثل شيعه ي علي بن ابي طالب است؟

داخل آن قصر شدم، ناگهان قصري از عقيق سرخ، بسيار وسيع و بزرگ ديدم. دري از نقره مزين به زبرجد سبز و پرده اي


بر در آن بود. نگاه كردم، ديدم بر آن در نوشته است:

محمد رسول الله علي وصي المصطفي.

محمد رسول خدا و علي وصي برگزيده ي اوست.

و بر پرده نوشته است:

بشر شيعة علي بطيب المولد.

شيعه ي علي را به پاكي مولد بشارت ده.

داخل آن قصر شدم. قصري ديگر ديدم از زمرد سبز، وسيع و دلباز، كه زيباتر از آن نديده بودم و دري از ياقوت سرخ مزين به لؤلؤ داشت و بر آن در پرده اي آويخته بود. نگاه كردم، ديدم روي پرده نوشته است:

شيعة علي هم الفائزون.

شيعيان علي رستگارند.

گفت: اي حبيب من! اي جبرئيل! اين قصر از آن كيست؟

فرمود: اي محمد! اين قصر براي پسرعمو و وصي تو، علي ابن ابي طالب است. تمام مردم در روز قيامت پا برهنه و عريان محشور مي شوند مگر شيعيان علي بن ابي طالب، و تمام مردم در قيامت به اسم مادرهايشان خوانده مي شوند مگر شيعيان علي كه به اسم پدرانشان صدا زده مي شوند.

پس گفتم: جبرئيل! اي حبيب من! چرا چنين است؟

فرمود: زيرا آنان علي را دوست دارند و ذاتشان پاك است [1] .



پاورقي

[1] بحارالأنوار، ج 65، ص 77.