بازگشت

سكينه و نسيم تربت امام حسين


مرحوم سيد بن طاووس مي نويسد: زنان و فرزندان امام حسين عليه السلام از شام بازگشتند. هنگامي كه به عراق رسيدند، به راهنما گفتند ما را از راه كربلا ببر [1] وقتي كاروان به كربلا رسيد، سكينه در محمل خود خواب بود، نسيم جانبخش تربت حسيني به مشامش رسيد. چشم گشود، عمه اش زينب را ديد. كلماتي فرمود كه جودي خراساني مضمون آن را چنين سروده است: [2] .



شميم جانفزاي كوي بابم

مرا اندر مشام جان برآمد



گمانم كربلا شد عمه نزديك

كه بوي مشك ناب و عنبر آمد



به گوشم عمه از گهواره ي گور

در اين صحرا صداي اصغر آمد



مهار ناقه را يك دم نگه دار

كه استقبال ليلا (زينب) اكبر آمد



حسين را اي صبا بر گو كه از شام

به كويت زينب غم پرور آمد




پاورقي

[1] اللهوف، ص 196.

[2] حبيب الله شريف کاشاني، تذکرة الشهداء، ص 438.