سكينه و شهادت علي اصغر
علي اصغر در آغوش پدر بود كه تير دشمن بر گلوي نازكتر از گل او نشست و خون بر سينه اش جاري شد. امام عليه السلام او را به خيمه باز آورد. سكينه به استقبال پدر شتافت و عرض كرد:
يا ابة لعلك سقيت اخي الماء.
اي پدر! گويا برادرم علي اصغر را سيراب نمودي.
اشك از چشمهاي پدر سرازير شد و فرمود:
بنية هاك اخاك مذبوحا بسهم الاعداء [1] .
دخترم! بيا برادرت را بگير، او با تير دشمنان خدا سر از تنش جدا شده است.
پاورقي
[1] معالي السبطين، ج 1، ص 260.