بازگشت

سرهاي شهداء


پس از شهادت حضرت سيدالشهداء عليه السلام از طرف عمر بن سعد فرمانده قشون دستور رسيد كه سر مبارك كليه شهداء را از تن جدا كنند. برخي از شهداء كه عشيره و قبيله آنها در قشون دشمن موقعيتي داشتند از عمر بن سعد بن وقاص خواستند كه آن افراد از اين حكم مستثني شوند و او قبول كرد. مجموع سرهائيكه از بدنها جدا گرديد 78 رأس شد كه براي حفظ و نگهداري آنها و هم جهت حمل و بردن بين قبائل بدين ترتيب تقسيم شد: (منقول از صفحه 315 وسيله الدارين)

1 - قبيله بني اسد 16 رأس

2 - قبيله بني تميم 17 رأس

3 - قبيله بني كنده 13 رأس

4 - قبيله مذحج 7 رأس

5 - قبيله هوازن 12 رأس و به روايتي 20 رأس

6 - قبايل متفرقه ديگر 13 رأس

جمع 78 رأس و به روايتي 86 رأس

توضيح: بفرمان عمر بن سعد سرهاي عموم شهداء را از تن جدا كردند مگر دو سر را:

1 - حر بن يزيد رياحي

2 - علي اصغر رضيع

كه حضرت سيدالشهداء عليه السلام آنان را دفن كرده بودند. به شرحي كه در كتب تاريخ و مقاتل نوشته شده است. اين رؤس مبارك را بر سر نيزه كرده و به كوفه وارد شدند در كوفه غير از سرهاي مطهر بني هاشم سرهاي ديگران را به قبائل آنان و بستگانشان داده كه آنها دفن كردند و علي المشهور 18 سر مبارك كه مربوط به بني هاشم بود را به شام فرستادند و در برخي از اخبار مي نويسد كه فقط سر مطهر حضرت سيدالشهداء عليه السلام را به شام فرستادند.

في حديث عن النبي صلي الله عليه و آله و سلم و قدأ هدي رأس و لدي الحسين الي يزيد لعنه الله. ينظر احد الي رأس الحسين عليه السلام و يفرح الا حالت الله بين قلبه و لسانه و عذبه الله عذابا اليما (ص 17/117 عوالم)