بازگشت

قاطعيت


انسانهاي موفق در صورتي كه خواستار رسيدن به هدفي باشند به آن هدف خواهند رسيد، آنها نمي گذارند هيچ چيز بين آنها و هدف حائل ايجاد كند، ممكن است شكلي از احساس هدفمندي باشد، دقيقا مي دانند به كجا مي خواهند بروند و به آنجا مي رسند و شكست را تنها به مثابه گامي در مسير موفقيت مي پذيرند. [1] .

رهبر در رأس جامعه قرار دارد و مركز ثقل انديشه ها، طرحها و پيشنهادهاست و در حقيقت، آخرين مرجع براي تجزيه و تحليل، جمعبندي و اتخاذ تصميم براي رفتارهاست. از اين جهت و به لحاظ موقعيت خود به اراده نيرومندي نيازمند است تا پس از بررسي تمام جوانب، تصميمي قاطع بگيرد. او بايد از هر نوع ترديد و دو دلي بپرهيزد و با اعتماد و اتكال به ذات مبارك خداوندي، نظر نهايي خود را اعلام كند و در پي گيري و اجراي آن بكوشد. آيات و روايات و سيره معصومان (ع) حاكي از توجه فراوان به اين اصل از اصول مهم رهبري است. خداوند متعال در قرآن كريم، پس از امر به مشورت به پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: «اما هنگامي كه تصميم گرفتي (قاطع باش) بر خدا توكل كن». پيامبر اكرم (ص) در جنگ «احد» پس از ابراز پشيماني اصحاب در پاسخ مي فرمايد: «هنگامي كه پيامبري زره مي پوشد، شايسته نيست آن را از تن به در كند تا زماني كه با دشمن به نبرد بپردازد.» حضرت حسين بن علي - عليه السلام - هم پس از تصميم به قيام و تشخيص امر خدا و احساس وظيفه براي مبارزه با دستگاه غاصب يزيد، قاطعانه وارد عمل مي شود، به طوري كه درخواست افراد مخلص و بزرگواري مانند عمربن عبدالرحمن مخزومي، عبدالله بن عباس و محمد حنفيه نمي تواند او را از تصميمش منصرف سازد و او با اراده اي استوار، حركت الهي خويش را براي رسيدن به اهداف والا و مقدسش آغاز مي كند. امام حسين در خطبه معروفش در مكه مكرمه مي فرمايند: «مرگي كه سرنوشت فرزندان آدم شده، همچون گردنبند بر گردن دختر جوان برازنده و زيباست. چنان به ديدار گذشتگانم مشتاقم كه يعقوب در اشتياق ديدار يوسف. براي من مصرع و مقتلي اختيار كرده اند كه با عشق و افتخار با آن روبه رو مي شوم. هم اكنون اعضاي پيكر خويش را به چشم مي نگرم كه آن را گرگهاي بيابان در منطقه اي بين «نواويس» و «كربلا» پاره پاره مي كنند و روده هاي تهي و شكمهاي گرسنه خود را از آنها پر مي سازند.گريز از روزي نيست كه با قلم مشيت پروردگار به نگارش در آمده است. خشنودي خدا، خشنودي خاندان پيامبر است. در برابر آزمايش او پايداري مي كنيم و در برابر، پاداش مقاومت كنندگان را به دست مي آوريم.» [2] .

امام حسين در بياني مي فرمايند: «لا وَاللَّهِ لا اُعطيهِم بِيَدي إعطاءَ الذَليلِ وأقِرُّ إقرارَ العَبيد؛ به خدا قسم! چون زبونان دست به سويشان دراز نخواهم كرد و چون بردگان به التماس و اقرار نخواهم افتاد». [3] .


پاورقي

[1] تدابيرموفقيت، ادوارد دبنو، ترجمه هادي رشيديان، نشر پيکان، ص 5.

[2] ناسخ التواريخ، ج 2، ص 120.

[3] تاريخ طبري، ج 5، ص 425.