بازگشت

ذكر مصيبت


يك جمله هم به عنوان ذكر مصيبت عرض كنم:

قافله ي بازماندگان حسين بن علي (ع) به مدينه آمد. قبلا عرض شد كه امام سجاد فرمود قافله در بيرون مدينه بار اندازد و مردم را خبر كنند تا به بيرون شهر بروند. امام زين العابدين مي خواهد بزرگي حادثه را به مردم نشان دهد و به صورتي ساده وارد مدينه نشود تا مردم بيايند و آن وضع را ببينند. او مي خواهد درست روح حادثه را براي مردم بيان بفرمايد تا كم كم موجي در ارواح مردم به وجود بياورد.دستور داد بشير مردم را خبر كند. مردم منتظر بودند كه آيا مسافران آنان به چه صورتي برمي گردند. مردم آمدند و مشاهده كردند كه پرچمهاي سايه برافراشته و خيمه ها سياه پوش شده و آثار غم و مصيبت سراسر بيابان را فراگرفته است.

گويا در بين كساني كه به استقبال آمده اند يكي محمد حنفيه برادر حسين بن علي و عموي امام سجاد است. بعضي گفته اند محمد حنفيه آن روزها بيمار بود، يك وقت متوجه شد كه صداي همهمه اي در كوچه و شهر بلند است، مثل اينكه مردم حرفهايي مي زنند و به طرفي حركت مي كنند. از خدمتكار خود پرسيد چه خبر است.


خدمتكار ديد اگر خبر مرگ برادر را به محمد حنفيه ي در حال بيماري و ناراحتي بگويد ممكن است اتفاقي براي او پيش آيد، لذا گفت خبري نيست. پرسيد پس موضوع چيست؟ پاسخ داد خبر مي دهند برادرت و بچه ها و فرزندانش برگشته اند. محمد حنفيه با تعجب پرسيد اگر برادرم به سلامت برگشته است پس چرا مردم ضجه و ناله مي كنند؟ دستور داد اسبش را آماده كردند، همين كه بيرون شهر رسيد و آن منظره ي غم انگيز و پرچمهاي سياه را ديد، در دم افتاد و بيهوش شد. به امام سجاد (ع) خبر دادند. امام كه خود در وضعيت بسيار ناراحت كننده اي بود به بالين عمويش آمد و سعي كرد او را به هوش آورد. همه ي مردم سراپا گوش بودند كه آيا محمد حنفيه در اولين نگاهش به امام سجاد چه سؤالي مي كند؟ همه ي چشمها نگران بود. يك وقت ديدند محمد حنفيه چشمش را باز كرد و صدا زد:

يا بن اخي، اين اخي؟ اي پسر برادرم، براردم چه شد؟ از حسينم چه خبر داري؟

امام سجاد (ع) نخواست خيلي صريح خبر را بدهد، اما يك جمله گفت كه نشان مي داد واقعه از چه قرار است. صدا زد: عمو جان، اَتَيْتُ يَتيماً، يعني من يتيم برگشته ام، پدر را از دست داده ام، عزيزانم در صحراي كربلا شهيد شده اند و بچه ها شهر به شهر در دست دشمن با حال اسارت آمده اند.

علي لعنة الله علي القوم الظّالمين وسيعلم الّذين ظلموا آل محمّدٍ ايّ منقلب ينقلبون.