بازگشت

اصل تعميم در تحقق نظام اسلامي


اكنون وارد بحث تاريخ بشويم تا از بحث خودمان عقب نمانيم. در موضوع امام زمان سلام الله عليه و ارواحنا و ارواح العالمين له الفداء در نظر عموم تقريبا برداشت اين است كه اين امر يك موضوع خاص استثنايي تاريخي است كه روزگاري اتفاق خواهد افتاد و ما


بايد منتظر باشيم تا ده سال، صد سال، هزار سال ديگر و خلاصه تا آن روزي كه خداوند اراده اش تعلق بگيرد، امام زمان ظهور بفرمايند و جهان را پر از عدل و داد كنند. اين موضوع عقيده ي قطعي و قلبي ماست و براي همه ي ما مسلم است و در اصل قضيه هيچ ترديدي نيست.

اما يك وقت مسئله را فقط به صورت تاريخي مطرح مي كنيم كه ايجاد و گسترش عدالت در جهان، وحدت حكومت و وحدت ملتهاي دنيا فقط و فقط بايد در آن روز اتفاق بيفتد و ما امروز هيچ گونه وظيفه اي براي امر به معروف و نهي از منكر و تأمين عدالت و احقاق حق نداريم. اين از مواردي است كه معمولا برداشت مردم در اين قالب مي ماند و محتوا فراموش مي شود، غافل از اينكه تمام آياتي كه در قرآن و درباره ي امام زمان تفسير شده آياتي است كه همه جا و همه وقت صادق است، مثلا آيه «وَ نُريدُ اَن نَمُنَّ عَلَي الَّذينَ استُضعِفوا فِي الاَرْضِ و نَجعَلَهُم اَئِمَّة وَ نَجعَلَهُمُ الوارِثين» [1] اين آيه درباره ي داستان حضرت موسي نازل شده است آن موقعي كه حضرت موسي براي اينكه قوم ستمديده اي را از چنگال فراعنه نجات بدهد، قيام كرد. يعني ما اراده كرده ايم كه مردم ضعيف و مستضعف را نجات دهيم تا مردم محروم خودشان به رهبري، عزت و قدرت برسند. اين اصل مهمي در اديان و از جمله در اسلام است كه مردم محروم را بالا بياورند و حكومت و مكنت و ثروت دنيا به دست مردم ضعيف و


محرومي برسد كه هم اكنون حقوقشان غصب مي شود. اسلام براي اين منظور فعاليت و مجاهده كرده و امروز هم اين اصل ثابت و بلكه هميشه زنده است. البته در دوران امام زمان عليه السلام به طور بارز و برجسته به آن عمل مي شود. پس اصل آيه، آيه اي زنده است و اصل هدف، هدفي هميشگي و تعميم يافته است. يعني هميشه مردم مسلمان براي نجات محرومان و مبارزه با مظالم بايد حركت و تدبير و نقشه داشته باشند نه آنكه بگويند اين آيه فقط و فقط مخصوص دوران امام زمان است و ما امروز هيچ گونه وظيفه اي نداريم.

آيه ي «وَعَدَ الله الَّذينَ آمَنوا مِنكُم و عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَيَستَخلِفَنَّهُم في الاَرض» [2] هم درباره ي امام زمان تفسير شده است كه اين هم يك اصل كلي است. هر جا ايمان و عمل صالح بود آنجا قدرت، پيشرفت و حاكميت است. اين يك اصل كلي اسلامي در قرآن است و مخصوص دوران امام زمان نيست. البته دوران امام زمان مصداق تمام و كامل آن است. اكنون هم اين اصل زنده است و نبايد در چهار چوب يك قضيه ي تاريخي زنداني شود.

اين مطالب عرض شد تا به اين موضوع برسيم كه شما مي بينيد پيغمبر اكرم (ص) تشريف آورد و نهضتي آسماني و جهاني برپا كرد و امت و جامعه اي ساخت و حكومت و نظامي اجتماعي را به وجود آورد. ممكن است وقتي در تاريخ اسلام مطالعه مي كنيم اين تصور بر ايمان پيش بيايد كه حكومت اسلامي يا نظام اجتماعي اسلامي


فقط يك حادثه ي تاريخي و مختص دوره ي بيست و سه ساله يا فقط دوره ي ده ساله ي مدينه ي پيغمبر و دوره ي خلافت تقريبا پنج ساله ي علي بن ابي طالب (ع) بوده است و بعد از آن ديگر جامعه و امت اسلامي هيچ وظيفه اي براي ايجاد نظام اجتماعي اسلام ندارد. آيا مسئله فقط همين است، يا آنكه اصولا اسلام آمده است تا مردم را خداپرست كند و در كنار خداپرستي، يك نظام اجتماعي به وجود بياورد كه در سايه ي آن نظام، مردم با عدالت زندگي كنند و به حقوق يكديگر تجاوز نكنند؟ بله، اين اصل هميشه زنده است و هميشه مردم بايد براي زنده كردن آن بكوشند.


پاورقي

[1] قصص / 5.

[2] نور / 55.