بازگشت

رويكرد انقلابي به دين


تـاريـخ سـوگـوارانـه گواهي مي دهد كه اديان الهي پس از پيامبران، به دست افرادي فـاسـد و تـبهكار، دستخوش تحريف قرار گرفته اند و فرصت طلبان دنيا پرست، دين را بـازيـچـه اهـداف شـوم و شـيـطـانـي خـويـش ساخته اند، اسلام عزيز نيز از چنين رخداد نـامـيـمـونـي در امـان نمانده و خلفاي ناحق و سلاطين ستمگر كوشيده اند با مكر و فريب و تظاهر به دين داري بر سرنوشت اسلام و مسلمانان تسلّط يابند و حكومت بني اميه نمونه بـسـيـار روشـن آن اسـت و يـكـي از دلايـل بـسيار مهم قيام سيدالشهدا(ع) نيز جلوگيري از واپـس گـرايـي و بـازگـشـت بـه جـاهـليـت در جـامـعـه اسـلامـي اسـت. امـام خـمـيـنـي در تحليل اين بعد قيام حسين مي فرمايد:

مـكـتـبـي كـه مـي رفـت بـا كـجـروي هـاي تـفاله جاهليت و برنامه هاي حساب شده احياي ملّي گرايي و عروبت با شعار «لا خَبَرٌ جاءَ وَ لا وَحْيٌ نَزَلَ» [1] .

مـحـو و نابود شود و از حكومت عدل اسلامي يك رژيم شاهنشاهي بسازد و وحي را به انزوا كـشـانـد كـه نـاگـهـان شـخـصـيت عظيمي كه از عصاره وحي الهي تغذيه و در خاندان سيّد رسـل، مـحـمـّد مـصـطفي و سيّد اوليا، علي مرتضي تربيت و در دامن صدّيقه طاهره بزرگ شـده بـود، قـيام كرد و با فداكاري بي نظير و نهضت الهي خود، واقعه بزرگي را به وجود آورد. [2] .

حـركت نمادين و حساب شده سيدالشهدا در ترك مكّه ـ آن هم در روز هشتم ذي حجه كه حاجيان آمـاده حـركـت بـه سـوي مـنـا و عـرفات و انجام حج بودند ـ اين پيام را به مسلمانان داد كه زنـدگي در سايه حكومت اموي حتي انجام عبادت بزرگي چون حج، با روح اسلام راستين مـغـايـرت دارد و خـدا و پيامبرش هرگز از عملكرد چنين جامعه اي خشنود نيستند و آنان بايد نـخـسـت تـكـليف حكومت را روشن سازند سپس به عبادت و ديگر امور بپردازند و اتفاقاً اين پـيـام انـقـلابـي امـام بـه گـوش بـسـيـاري از مـسـلمـانـان راسـتـيـن در طـول تـاريـخ رسـيد و امام راحل و امّت سلحشور ايران اسلامي از جمله آنانند. امام خميني در بيان اين رويكرد انقلابي مي فرمايد:

مردم انقلاب كردند، بايد پاي زحماتش هم بنشينند. مردم ما پيغمبران و پيغمبر اسلام (ص) را و ابـراهـيـم (ع) را در نظر بگيرند، ببينند كه با آنها چه مخالفت ها شد، ولي دست از هدفشان نكشيدند، اگر ما مسلمانيم، بايد دنباله روي آنها باشيم. دنباله روي از آنان كه فـقـط روزه و نـماز و مسجد نيست! دنباله روي از آنان مبارزه براي حفظ اساس اسلام است، بايد براي حفظ اساس اسلام تا آخر ايستاد و پيشروي كرد. [3] .

بر اهل بصيرت روشن است كه يكي از آثار شيرين رويكرد انقلابي به دين، شادابي و نـشـاط و احـياي مراسم عبادي و سياسي اسلام مانند حج، نمازهاي جمعه و جماعات، انس با قـرآن و عـمـل بـه احـكـام فـرعـي اسـلام اسـت؛ هـمـان طـور كـه مـا در سـال هـاي پـس از پـيـروزي انـقـلاب شـاهـد آن بوده و هستيم، ولي در رويكرد ارتجاعي و سـلطـنـتـي به دين، با اينكه متحجّران و دولتمردان سالوس، بيشتر دم از نماز و روزه و مـانـنـد آن مـي زنـند، هرگز بازار پرستش و نيايش واقعي رونق نمي يابد و افراد جامعه مـعمولاً به عبادت هاي فردي خشك و بي روح مشغولند. چنان كه هم يزيد نماز جماعت و حج را برگزار مي كرد و هم محمدرضا پهلوي به مكه مي رفت و در مجالس عزاداري تاسوعا و عاشورا شركت مي كرد!


پاورقي

[1] (نـه خـبـري از سـوي خـدا آمـده و نـه وحـي نـازل شـده اسـت!) جـمله بالا يک مصرع از اشعاري است که يزيد پس ‍ از فاجعه کربلا و حـضـور اهـل بـيـت در مـجـل شـاهـانـه شـام سـروده اسـت. ر. ک. مقتل مقرّم، ص 462.

[2] صحيفه نور، ج 12، ص 181.

[3] صحيفه نور، ج 19، ص 59.