نظام اقتصادي ناسالم، انحراف بزرگ
من همين اندازه - به وسيله ي اين خامه ي ناتوان - فرياد مي زنم كه اي مدعيان مسلماني به كمك محرومان بشتابيد؛ و اي معتقدان به خدا، آنان را حذف نكنيد؛ و اي باورداران به قبر و قيامت، لختي به مشكلات آنان بينديشيد؛ و اي امت قرآن، اقامه ي قسط و عدل را و تأمين زندگي سالم براي همه ي افراد را، در پناه قسط و عدل، وجهه ي همت خويش سازيد؛ و اي انقلاب كردگان انقلابي باشيد، شايد بدينگونه خدا از ما راضي گردد، و دل امام زمان «ع» شاد شود، و آبروي دين خدا محفوظ ماند، و جامعه دستخوش
تزلزلهاي زيانخيز نگردد؛ و تا خداوند رحمان، تاريكيهاي سختتر از جهنم قبر و قيامت ما را، با نور حاصل از اين عمل صالح و فريضه ي بزرگ (رسيدگي به خلق خدا و خدمت به آنان)، به روشني بدل سازد، و راهي به سوي نجات و رهايي، در آن گذرگاههاي مخوف و پرگرفتاري، در پيش همه ي ما بگشايد. [1] .
مجلس و وكلا بايد نسبت به اين وظيفه ي بسيار مهم همواره حساس باشند و احساس مسئوليتي خدايي و سنگين كنند. دولتمردان و مسئولان بايد در راه انجام دادن دقيق و آماري اين وظايف از هيچ كوششي دريغ نورزند، [2] بلكه نبايد تا به انجام تكليف يقين پيدا نكرده اند آرام داشته باشند. و ثروتهايي كه
در واقع متعلق به اين قشرهاست بايد به خود آنان باز گردد. صدقه سري دادن مطرح نيست، تأمين آبرومند و در سطح ديگران - كه منظور اسلام است - مقصود است.
در اين باره نخست بايد - به پيروي از پيامبران خدا - جريان «استثمار» و محروميت آفريني را از ميان برد، و با محروميت آفرينان و فقر پراكنان در جامعه يعني متكاثران و سرمايه داران و اترافگرايان و مصرف پرستان در افتاد، و ريشه ي اهريمني آنان را بركند، و دست اين پرستندگان زر و سيم و درهم و دينار را (به نص احاديث) و اين پديد آورندگان فقر و رواج دهندگان حرمان را (به نص احاديث)، از سر مظلومان اقتصادي و محرومان معيشتي و بي نصيبان و حذف شدگان و به حساب نيامدگان [3] كوتاه كرد. بايد اينچنين خدايي عمل كرد، و از علي «ع» پيروي نمود، و حق محرومان را از حلقوم محروميت آفرينان بيرون كشيد، و به دست خود صاحبان حق رسانيد، يا به سود آنان - به دست مردمي امين، و نه از سرمايه داران - به كار انداخت. بايد نظام اقتصادي ناسالم موجود را سالم ساخت، تا مشكل ظلم و فقر و سقوط... راهي به سوي حل شدن بيابد، و در درون زندگيها نسيمي از احكام قرآن بوزد، و آبروي دين خدا - كه امروز براي امتحان ما دردست ما قرار گرفته است - مصون ماند، و جامعه نشاني از «جامعه ي جعفري» پيدا كند، و محرومان حس كنند كه در پناه «قرآن» زندگي مي كنند، و هيچگاه بي پناه
نيستند، و در دست ستمگران قاروني و اشراف فرعوني اسير نمي مانند، و جاهليت سفياني، به نام اسلام رجعت نخواهد كرد. [4] .
پاورقي
[1] امام ما علي «ع» در اين باره، بر طبق آمار دقيق، و به دست مأموران بصير، کار ميکرد، تا هيچ موردي از قلم نيفتد - «کافي» ج 1، ص 406.
[2] البته مقصود اين نيست که از نو تشکيلاتي به راه افتد، و در پي اين اقدام هزينهاي سنگين بر هزينههاي دولت افزوده گردد (اگر چه در صورتي که چنين هم بشود باز اقدام به اين کار بسيار ضروري است، زيرا جامعهي قرآني نبايد انسان حذف شده - و به اصطلاح پرت - داشته باشد، و افرادي به علت فقر مادي به فقر معنوي دچار گردند و ساقط شوند، و - بجز زندگي دنيا - از سعادت آخرت نيز محروم مانند)، زيرا اين اقدام از راههاي صحيح و اسلامي نيز ممکن است، و در درون خود راهحلهايي دارد که به هنگام پيگيري و اقدام سالم و مسئولانه نمودار خواهد گشت.
[3] مضمون تعبيرهاي امام علي بن ابيطالب «ع»، در «عهدنامه».
[4] تعبير اخير، الهامي است از سخن امام علي بن ابيطالب «ع» - «نهجالبلاغه»، ص 66.