بازگشت

عاشورا، منطق حيات و عدل


عاشورا بايد به نام منطق حيات و عدل، و معلم ايمان و حماسه، و كلاس آزادگي و شرف، و مدرسه ي اعتقاد و جهاد، و آموزشگر نماز و قرآن، و رمز سلوك روحي صحيح و عرفان الهي مثبت، هميشه و هميشه، تا ظهور نير اعظم و وارث كبير عاشورا و بر هم زننده ي همه ي ظلمها و ستمها... زنده باشد، و در سراسر كشورهاي اسلامي حضور سازنده ي خويش را حفظ كند، و يك ميليارد مسلمان را در خط دفاع از كرامت بزرگ انسان و رسالت سترگ قرآن متحد سازد...

اكنون ملاحظه مي كنيد كه محتواي مجالس حسيني بايد چگونه باشد، و ذاكران حسيني كيان باشند و مداحان چه كسان؟ و آيا مي شود اين مجالس را به هر گونه اداره كرد، و به دست هر كس سپرد، و دست هر كس را در اين باره باز گذاشت، و انتساب به رسالت امام


حسين «ع» و توليت عاشورا را براي همه - با هر چگونگي - مشاع دانست... [1] .


پاورقي

[1] از جمله چيزهايي که در اين انقلاب اميد مي‏رفت اين بود که درباره‏ي سامان دادن آگاهانه به مجالس عزاداري و هيئتهاي مذهبي، اقدامهايي سالم و سازنده و قاطع انجام يابد:

- درباره‏ي روضه خوانان و ذاکران و مداحان، و شرايط ضروري براي آنان، از چندين نظر (و تصفيه در مواردي که لازم باشد)،

- درباره‏ي مديران اين مجالس و رؤساي هيئتهاي مذهبي، و شرايط ضروري براي آنان (و تصفيه در مواردي که لازم باشد)، و جلوگيري از سوء استفاده اغنيا و متکاثران از اين مراسم.

- درباره‏ي چگونگي برگزاري مراسم، به صورتي که کمترين صدمه و مزاحمتي براي مردم و همسايگان نداشته باشد، و مردم را از مراسم ديني زده نکند، و اوج عزاي حسيني را فرونيفکند؛ و وضع مقرراتي قاطع در اين باره (و جلوگيري جدي هر جا لازم شد)... و افسوس که اين اميد نيز تحقق نيافت.